یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۳

یک نکته از این معنی (۶) / نگاهی به کتاب «این کیمیای هستی» به قلم دبیرکل نهاد؛

ای نمازت نانمازی آمده

این کیمیای هستی

یادداشت دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور بر کتاب «این کیمیای هستی» شنبه ۱۷ شهریورماه در روزنامه جام جم منتشر شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، علیرضا مختارپور، ‌ دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور در یادداشتی که شنبه ۱۷ شهریورماه در روزنامه جام جم منتشر شد، به معرفی کتاب «این کیمیای هستی» حاوی مقالات، یادداشت ها و درس گفته های استاد محمّدرضا شفیعی کدکنی پرداخت. متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید.


خواجه شمس الدین حافظ شیرازی از درخشان ترین چهره های فرهنگی ایران زمین است که قرن هاست به شخصیتی جهانی تبدیل شده و می توان او را از مشخصات اصلی شناسنامه ایران و زبان فارسی دانست.
لقب «حافظ» برای این به وی داده شد که تمامی قرآن کریم را به حافظه داشته و چون اشعارش حاکی از معنویات بوده او را لسان الغیب نیز می خوانند. ابیات دیوان حافظ برای همه مخاطبان از عالم و عامی دلنشین و برخی سروده هایش حکم ضرب المثل یافته است. برخی به دیوان او تفال می زنند و اغلب مردم در غم ها و خوشی ها سروده هایش را زمزمه می کنند.
یکی از بهترین کتاب های منتشره در سال جاری سه جلد اول از مجموعه «این کیمیای هستی» حاوی مقالات، یادداشت ها و درس گفته های استاد محمّدرضا شفیعی کدکنی است که در طول سال ها در نشریات، کتب و کلاس های دانشگاهی مطرح و ارائه کرده اند.
همچنین اگر نکته ای در کتب دیگر ایشان در موضوع مطرح شده، وجود داشته و نیز شواهد مرتبط با موضوع در اشعار و متون کهن درجای خود اضافه شده است.
مطالعه این مجموعه که حاوی نکات بی شمار معرفتی و ادبی است بی شک در روشن شدن معنی و مفهوم اشعار لسان الغیب حافظ شیرازی برای مخاطب تاثیر بسزایی خواهد داشت.
در یکی از یادداشت های جلد دوم این مجموعه به شرح واژه نمازی پرداخته شده که نشان می دهد در متون کهن نمازی و ترکیبات مرتبط با آن مثل بی نمازی و نانمازی به چه معنای زیبایی کاربرد داشته اند.
اینک بخشی از این یادداشت از صفحه ۳۴۴ جلد دوم این مجموعه:
نمازی:
«از نماز بردن» به معنی نجس کردن است. در متون کهن، «نمازی» به معنی طاهر رواج بسیار دارد و «از نماز بردن» نقطه مقابل آن است که مفهوم نجس کردن دارد. نمازِ نمازی یعنی نمازی که از هرگونه شائبه ریا و شرک خفی طاهر باشد. حافظ گفته است: «چون نیست نماز من آلوده نمازی / در میکده زان کم نشود سوز و گدازم» (دیوان ۲۲۹) و عطار، خود، تعبیر نانمازی و نمازِ نمازی و توبه نانمازی را جای دیگر دارد: «همه کار تو بازی می نماید / نمازت نانمازی می نماید - نمازت چون چنین باشد مجازی / بود اندر حقیقت نانمازی» (الاهی نامه، (۱۸۶-۱۸۷).
در اسرارنامه: تو دانی کین نمازِ نانمازی / به ریشت درخورَد، تا کی ز بازی؟ - نکردی آن نماز از بی نیازی / که می ننگ آمدت زین نانمازی» اسرارنامه صص (۱۴۶ -۲۳۰). در منطق الطیر ۳۰۱: «بار دیگر عشق بازی می کنی / توبه ای بس نانمازی می کنی» و در مصیبت نامه ۲۰۷ و ۴۰۹: «گر چو کرسی سرفرازی بایدت / ترک ملک نانمازی بایدت - ای نمازت نانمازی آمده / پاک بازی تو بازی آمده و در دیوان: «این کار ازین بسی به استی /گر توبه ماستی نمازی» (۶۴۰) . بیت ۴۲۱اسرارنامه: «چنین باید نماز ار اهلِ رازی / که تا باشد نمازِ تو نمازی» اسرارنامه (۱۰۴).