دوشنبه ۷ آبان ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۰

یک نکته از این معنی (۱۲)/ یادداشت علیرضا مختارپور بر کتاب «به صحرا شدم عشق باریده بود»

قدر فصل عاشقی

به صحرا شدم عشق باریده بود

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، علیرضا مختارپور در یادداشتی که در روزنامه جام جم ۷ آبان ماه منتشر شده است، به معرفی کتاب «به صحرا شدم عشق باریده بود» اثر غلامعلی حدادعادل پرداخته است که در ادامه می خوانید.


چند سالی است که راه‌پیمایی اربعین حسینی به پدیده‌ای شگفت‌آور و حماسی تبدیل شده‌است. گروه کثیری از شیعیان بلکه مسلمانان و حتّی پیروان ادیان و مذاهب دیگر با پای پیاده روی به دیار عاشقان یعنی کربلا می‌آورند و در طول روزهای منتهی به اربعین صحنه‌ای زیبا از معرفت و ارادت به سالار شهیدان و مکتب آزادیبخش حسینی را در برابر دیدگان جهانیان ترسیم می‌کنند.
از ویژگیهای این حضور سالانه حضور اقشار مختلف از زن و مرد ،پیر و جوان،روحانی و دانشگاهی،روستایی و شهری،کودک و کهنسال،مسلمان و مسیحی و بودایی،شیعه و سنّی،ورزشکار و هنرمند ،نویسنده و شاعر،کشاورز و کارگر و صنعتگر،راننده و خلبان،نظامی و پزشک،و بسیار طبقات گوناگون جامعه است که سال به سال بر کمیّت و کیفیّت این گردهمایی عظیم می‌افزایند.
خوشبختانه در یکی دو سال اخیر آثار ادبی متعددی اعم از داستان و خاطره و شعر و پژوهش دربارهٔ این حضور حماسی تولید و عرضه شده‌است.
دکتر غلامعلی حدّاد عادل استاد فلسفۀ دانشگاه تهران که در سال ۱۳۹۶ توفیق شرکت در این راه‌پیمایی را یافته ،اخیراً خاطرات و دیدگاه‌های خود را دربارهٔ این حضور در کتابی با عنوان «به صحرا شدم،عشق باریده بود» منتشر و به جامعۀ مخاطب تقدیم کرده‌است.این کتاب شامل شش فصل کوتاه دربارهٔ خاطرات نویسنده از حوادث و موکب‌های مسیر راه‌پیمایی و نیز تحلیلی دربارهٔ اربعین حسینی و آثار نهضت سیّدالشّهدا علیه‌السّلام است.
بخشی از این کتاب :
«اربعین، در این شکل تازهٔ خود، که بازتولید سنّت قدیمی زیارت اربعین است، یک ظرفیت بزرگ و یک امکان تازه است. دری است که از آسمان به روی زمین باز شده‌است. راه‌پیمایی اربعین انسان را به یاد این عبارت شاعرانه عطّار می‌اندازد که می‌گوید: «به صحرا شدم، عشق باریده‌بود و زمین تر شده ،چنانکه پای به برف فرو شود، به عشق فرو می‌شد. این همان آسمانی است که ظهر عاشورا امام حسین علیه‌السلام خون گلوی طفل شش‌ماههٔ خود را به سوی آن پرتاب کرد. حالا آن خون مایهٔ گشایش ابواب برکت‌های مادّی و معنوی برای امّت پیامبر شده‌است. باید قدر این فصل بارش باران عاشقی را دانست و اسباب کشت و کار را در موسم اربعین در مزرعهٔ  دلها و جان‌ها آماده کرد. کافی است یک لحظه فکر کنیم که اگر ما، به عنوان دولت و حکومت، می خواستیم یک چنین مدرسهٔ سازندهٔ بزرگی ایجاد کنیم و میلیون ها نفر را از ملّت خود طیّ چند روز متوجّه ارزشهای الهی و معنوی و اخلاقی و صفاتی مانند وفا و جوانمردی کنیم، چه نیرویی باید صرف می‌کردیم و چه برنامه‌ریزی‌ای می‌کردیم؟ حالا امام حسین در راه‌پیمایی اربعین چنین فرصتی را خارج از اراده و اختیار ما، بلکه فوق تصوّر ما،به ما ارزانی داشته‌است. آن را قدر بدانیم؛ عشق را قدر بدانیم.»