دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۲

به همت محفل ادبی فیض؛

«ده شب ده محفل» در عصر عاشورا، سوگوار عزای شهادت سیدالشهداء(ع) شد

نشست مجازی مجلس فیض

سوگواره مجازی نهاد کتابخانه های عمومی کشور در نهمین روز، به میزبانی محفل ادبی فیض اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران و با شعرخوانی جمعی از شعرای آیینی پایتخت، بصورت وب‌کنفرانس برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران، سوگواره «ده شب ده محفل» در نهمین روز، به میزبانی محفل ادبی فیض اداره کل کتابخانه های عمومی تهران با حضور سکینه خاتون مهدیان پور، معاون امور کتابخانه ها و همکاری ها اداره کل کتابخانه های عمومی استان؛ نغمه مستشار نظامی، دبیر شورای ادبی نهاد کتابخانه های عمومی کشور قاسم صرافان، نفیسه سادات موسوی، میلاد عرفان‌پور و فاطمه نانی زاده از شعرای آیینی کشورمان، به‌صورت وب‌کنفرانس برگزار شد.


در ابتدای این نشست نغمه مستشار نظامی به معرفی  محفل ادبی فیض پرداخت و گفت: محفل ادبی فیض اواخر آذر ماه سال گذشته طی مراسمی با حضور شاعران برجسته کشور و مسئولین آغاز بکار کرد و جلسات آن در کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار می‌شد.


وی افزود: با شیوع کرونا، از ابتدای فروردین ماه این جلسات دوشنبه هر هفته در فضای مجازی و از طریق سامانه آموزش آنلاین برگزار شد و این محفل میزبان ادیبان و شاعران صاحب نام و فارسی زبانان سایر کشورهای جهان بود.

سکینه مهدیان پور معاون اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران نیز در ادامه این نشست ضمن عرض تسلیت ایام سوگواری اباعبدالله گفت: با برنامه‌ریزی انجام شده در اداره کل امور فرهنگی نهاد، برنامه «ده شب ده محفل» در حال برگزاری است که در نهمین شب آن استان تهران میزبان شاعران فرهیخته استان شده است.

وی در ادامه به معرفی کتاب «حسین(ع) از زبان حسین(ع)» پرداخت و گفت: ما از هر فرصتی برای ترویج کتاب و کتابخوانی استفاده می کنیم و این نشست نیز یکی از همان فرصت ها است. کتاب «حسین(ع) از زبان حسین(ع)» نوشته حجت الاسلام والمسلمین محمد محمدیان است که سال گذشته به چاپ رسید و آیین رونمایی آن نیز در کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار شد.


وی افزود:این کتاب از ولادت سالار شهیدان امام حسین(ع) تا شهادت را از زبان حضرت و پس از شهادتش از زمان اسارت کاروان تا بازگشت به کربلا و سپس مدینه را از زبان حضرت زینب(س) روایت می‌کند. قلم روان و جذاب نویسنده و همچنین ارجاعات همه مطالب به کتاب‌های معتبر و منابع تاریخی، از ویژگی‌های این کتاب است.

در این محفل شعرای نامدار پایتخت به خوانش شعرهایی در وصف امام حسین علیه السلام و یاران اش پرداختند که در ادامه می‌آیند.

 

مستشار نظامی؛ شعری در وصف روز عاشورا
‌روز غم، روز عطش، روز عزا: عاشورا
‌روز گریان شدن عرش خدا :عاشورا
‌روز پرپر زدن خیل ملایک در خون
‌روز نالان شدم ارض و سما عاشورا
‌هر زمینی ست همان کرب بلا با عشقت
‌نام هر روز به تقویم ولا: عاشورا
‌خواهر از هر جهتی روی تو را می بیند
‌شده تکثیر در این آینه ها عاشورا
‌جاودان است غمت! جان جهان است غمت!
‌زخم خونین مرا مهر شفا عاشورا
‌از کجا آمده این شور حسینی در دل
‌به کجا می برد این نوحه مرا عاشورا؟


قاسم صرافان؛ شعری از زبان حضرت زینب  در وصف برادرش حضرت عباس علیه‌السلام
رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی
عباس من! دیدی اما مانند خواهر ندیدی
آن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان را
وقتی غریبانه می‌رفت بی یار و یاور ندیدی
آری در آوردن تیر، بی دست از دیده سخت است
اما در آوردن تیر از نای اصغر ندیدی
حیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دست،
آن بهت و ناباوری را در چشم مادر ندیدی
شد پیش تو ناامیدی، تیر نشسته به آن مشک
مثل من اطراف عشقت، انبوه لشکر ندیدی
بر گودی گرم گودال، خوب است چشمت نیفتاد
چون چشم ناباور من، دستی به خنجر ندیدی
دلخونی اما برادر! دلخون‌تر از من کسی نیست
آخر تو بر خاک صحرا، مولای بی سر ندیدی
قلبت نشد پاره پاره، آن شب میان خرابه
آنجا سر یک پدر را در دست دختر ندیدی
سقا! تو ساغر ندیدی، در تشت زر، سر ندیدی
جای نیِ خیزران بر لبهای دلبر ندیدی


نفیسه سادات موسوی؛ دو غزل در وصف حضرت علی اصغر(ع) و حضرت ابوالفضل العباس(ع)
می‌خواست حق مادر خود را ادا کند
سقا شود به رسم پدر اقتدا کند
می‌خواست از میان سپاه حرامیان
راهی برای بردن این مشک وا کند
این مشک آب نیست، نه این مشک آبروست
حتی بدون دست نباید رها کند
بعد از علی که دار و ندار حسین بود
می‌خواست روح و جان خودش را فدا کند
دندان گرفت مشک و به سوی حرم شتافت
دشمن مگر ز غیرت سقا حیا کند
بی‌دست اگرچه او نکشید از سکینه دست
دیگر نشد رعایت فرق دوتا کند
قرآن نبود، دست تو را بوسه زد حسین
یک دست کافی است که قدش دو تا کند
بعد از علی تمام امید حرم عموست
چشمی نبیندش که شکسته... ه. خدا کند
بیخود نبود فرق سرش را شکافتند
کس را توان نبود سرش را جدا کند
پیچید بوی یاس و نشد ماه کربلا
فکری برای ناله‌ی "ادرک اخا" کند
بود آرزوش این‌ که بگوید برادرم
زهرا رسید حاجت او را روا کند

***

می گفت ضرب دست اباالفضل حیدری‌ است
ام‌البنین کجاست که گوشش صدا کند

*****

او هم درست مثل برادر نماند و رفت
 شهد شهادتی به گلویش چشاند و رفت
 طاقت نداشت شاهد ذبح پدر شود
 دل از رباب و عمه و خواهر تکاند و رفت
 تا مادرش برای غمش نوحه خوان شود
 با گریه های آخر خود روضه خواند و رفت
 خم بود قامت پدر از داغ لشکرش
 داغی بزرگتر به دل او نشاند و رفت
قنداقه بسته بود پرش را، مجال یافت
زد دست و پا و روح خودش را پراند و رفت
 تا دید راه مرد شدن بسته می‌شود
 خود را به کاروان شهیدان رساند و رفت

میلادعرفان‌پور؛ دو غزل در باره واقعه کربلا
به یاری تو به میدان کارزار نیاید
جماعتی که به رزق حلال، بار نیاید
اگر چه تشنه ی یاری، ‌امید و بیم نداری
اگر هزار بیاید وگر هزار نیاید
هزار بار شنیدیم، ذوالجناح تو آمد 
ولی چه می شود این بار، بی سوار نیاید
مباد آنکه بیاید عطش به کشتن طفلان
مباد آنکه عمویی سرقرار نیاید
بدا به آتش اگر راه خیمه ی تو بگیرد
بدا به آب اگر با لبت کنار نیاید
خدا کند که بمیریم و باز آخر مقتل
سه شعبه جانب آن طفل شیرخوار نیاید
خدا کند که بمیریم و باز زینب کبری
به سوی مقتل تو از دل غبار نیاید
بس است درد یتیمی، بس است رنج اسیری
کنار قافله ای کاش، نیزه دار نیاید


***


خاکستری اگرچه به جا ماند و دود ماند
بردند هرچه بود، ولی هرچه بود ماند
با سنگ‌ها شکست و به سرنیزه‌ها شکافت
پیشانی حسین... ولی در سجود ماند
طفلان، غریق نعمت و نورند در بهشت
از خیمه گرچه، خاطره‌هایی کبود ماند
انگشتر حسین به غارت نرفته است
سجاد شاهد است که این یادبود، ماند
عباس ایستاده... هنوزایستاده است
آری که گفته خیمه‌ی او بی‌عمود ماند...
سیراب می‌کند دوجهان را حسین ما
هرچند تشنه کام میان دو رود ماند

فاطمه نانی‌زاد؛ شعری در وصف حضرت زینب (س)
مانند کوه از دل طوفان گذشته است
مردانه از میانهء میدان گذشته است
بعد از غروب روز دهم، از کنار آب
با خاطرات آن لب عطشان گذشته است
آه از کنار جسم شهیدان غرق خون
وقتی گذشته است که از جان گذشته است
گودال قتلگاه و حروف مقطعه...
تفسیر کرده است و پریشان گذشته است
خون می چکد هنوز ز گلبرگ گونه ها
این باغ گل، ز خار بیابان گذشته است
از موج خیز حادثه، از مجلس یزید
با سیل خطبه هاش خروشان گذشته است