پنجشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۹:۰۳

ویژه برنامه «راویان بالندگی» با تجلیل از فعالان شعر انقلاب در همدان برگزار شد؛

شب رفته و صبحِ پُر سرور آمده است

راویان بالندگی همدان

ویژه برنامه «راویان بالندگی»، با تقدیر شاعر فقید همدانی و سه تن از شاعران و فعالان شعر انقلاب در همدان برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان همدان، ویژه برنامه‌ «راویان بالندگی» روز پنجشنبه ۳۰ بهمن ماه با هدف تجلیل از شاعران و فعالان شعر انقلاب اسلامی استان همدان با حضور  عبدالجبار کاکائی شاعر و ترانه سرا ملی؛ جواد محقق، شاعر و نویسنده؛  تیمسار حسن خلیلی، استاد محمد کلافچی از پیشکسوتان عرصه فرهنگ و هنر استان و عاطفه زارعی مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان همدان با اجرای مسعود طاهری‌عضد، دبیرمحفل ادبی هگمتانه برگزار و از استاد میرهاشم میری، شاعر و نویسنده پیشکسوت؛ سیاوش دیهیمی، شاعر و نویسنده پیشکسوت و امیرعلی سلیمانی، شاعر جوان انقلابی تجلیل بعمل آمد. همچنین از مقام احمد نیک‌طلب متخلص به یاور همدانی از شاعران فقید همدانی قدردانی شد.

عاطفه زارعی، مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان همدان در این آیین اظهار کرد: شعر گنجینه‌ای عظیم است که با لطافت ذاتی که در آن نهفته است، سنگین‌ترین اندیشه‌ها و باورها را در خود جای داده و با زبانی دلنشین آدمی را به تفکر واداشته است. شعر با زبانی سراسر احساس اما سرشار از معنا، خواننده را به دنیایی می‌کشاند که شاعر با توان منحصر به فرد خود آن را خلق کرده است.

وی با بیان اینکه اندیشیدن نخستین ایستگاه سفر با دنیای شعر است که شاعر سعی کرده مفاهیم مورد نظرش را در قالب آن بیاراید و به خواننده عرضه کند، افزود: در این میان گاهی دنیایی از معما و راز  چون شعر حافظ خلق می‌شود و تفسیرهای گوناگون را در پی دارد و یا چون سعدی سخنی به وجود می‌آید که پندی حکیمانه برای انسان به ارمغان می‌آورد و گاهی چون فردوسی کاخی از نظم شکل می‌دهد تا نگاهدار هویت ملتی بزرگ شود و آن را از گزند زمانه محفوظ بدارد.

مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان همدان تصریح کرد: شعر در سده‌های گوناگون شاهکارهایی را عرضه  و شاعرانی برجسته را تقدیم جهان می‌کند. همدان نیز از دیرباز به دلیل ماهیت فرهنگی و علمی خود زادگاه شاعران برجسته و نامداری چون باباطاهر و عارفان و شاعران نام‌آوری چون عین القضات همدانی بوده است. خوشبختانه این میراث گرانبها در پایتخت تاریخ و تمدن ایران سینه به سینه منتقل شده و همواره همدان شاهد حضور شاعران فرهیخته بسیاری است.

زارعی ادامه داد: امروز به همت نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی گامی در راه تقدیر از پیشکسوتان و جوانان این عرصه برداشته‎‌ایم تا مراتب احترام و سپاس خود را تقدیم این عزیزان نماییم. هم اکنون اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان همدان افتخار دارد که مقام اندیشمندان بزرگی چون استاد میرهاشم میری شاعری توانمند که همواره حامی و همراه کتابخانه‌های عمومی بودند و استاد سیاوش دیهیمی چهره شاخصِ عرصه موسیقی و شعر را گرامی بدارد.

وی خاطرنشان کرد:  نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و به تبع آن اداره کل استان همدان علاوه بر این،  پرداختن به گذشتگان و چهره‌های شاخص ادبی را در دستور کار قرار داده تا به سهم خود در راه حفظ و انتقال نامداران همدانا موثر باشد. از همین رو با تقدیر از جایگاه استاد زنده یاد احمد نیک طلب متخلص به یاور همدانی به دنبال قدر نهادن به جایگاه این بزرگان است.

مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان همدان  گفت: همچنین در راستای اهمیت دادن به جایگاه جوانان و تشویق آنها از امیرعلی سلیمانی شاعری جوان  و با ذوق که در محضر رهبر معظم انقلاب نیز به شعر خوانی پرداختند، تقدیر می‌کنیم تا از جوانان به عنوان ثروت عظیم جامعه نیز یادی کرده باشیم.

زارعی اظهار کرد: کتابخانه‌های عمومی به عنوان پایگاهی اجتماعی وظیفه خود می‌دانند که هرچه بیشتر در راه ارتباط بین نخبگان و جامعه گام بردارد و محلی برای تبادل نظر و اندیشه‌ها باشد.

شعر انقلاب هزینه جریان‌های سیاسی نشود

عبدالجبار کاکایی شاعر و ترانه سرا  در این آیین اظهار  کرد: اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان همدان کاری دشوار در تجلیل از فرهیختگان و مشاهیر همدان دارد چرا که اگر نام همه آنها را بشماریم به یک دایره المعارف می‌رسیم. مصطفی رحماندوست، محمدرضا عبدالملکیان از مشاهیر شعر دفاع مقدس و انقلاب، جواد محقق، محمد پیله‌ور، طوطی همدانی، غمام همدانی، حسرت همدانی و ... از بزرگان همدان هستند.

وی با بیان اینکه شاعری را با میرزاده عشقی آغاز کردم افزود: ما همدان را به نام‌هایی چون میرهاشم میری و رباعیاتش و سیاوش دیهیمی می‌شناسیم. امام خمینی(ره) در دیوان شعر خود از شعرهای حسرت همدانی اقتباس کرده است و این اهمیت شعر در همدان و شاعران این دیار را می‌رساند.

این شاعر و ترانه سرا با بیان اینکه در شورای شعر و ادب با مرحوم احمد نیک طلب همکار بودم تصریح کرد: بیشترین گفت و گوی من در شورا با مرحوم نیک طلب بود و همواره از سخنان او که با شور و نشاط بود، استفاده می‌کردم.

کاکایی در ادامه با بیان اینکه ما  درشعر انقلاب آنچنان که باید مداقه نکردیم ادامه داد: در دانشگاه‌ها و محافل علمی و ادبی به اندازه کافی به این مقوله پرداخته نشد است. هر تحول اجتماعی و هر انقلاب سیاسی و اجتماعی یک نظام نشانه شناسی زبان به دنبال دارد. کلماتی در این بین برجسته می‌شوند که مردم با آن احساس هیجان می‌کنند و تولید ادبیاتی می‌کند که مشخصه‌های خاص آن جریان می‌شود، مانند انقلاب مشروطه، قیام ۳۰ تیر، ۲۸ مرداد، وقایع پس از ۲۸ مرداد، جریان‌ مربوط به گروه سیاسی دهه ۴۰ و... که هر کدام  از آنها دایرة‌المعارف کوچکی از لغات، نشانه‌ها و نمادها را ایجاد می‌کند که نام آن ادبیات بر آنها گذاشته می‌شود.

وی تصریح کرد: وقتی ما، عنوان شعر انقلاب را مطرح می‌کنیم منظورمان همه افرادی است که از نظام  نشانه شناسی انقلاب استفاده کردند. نظام نشانه شناسی انقلاب اسلامی و تحول اجتماعی  به قدری گسترده بوده است که زبان خود را به اهالی انقلاب تحمیل کرده است و همه بزرگان از آن تأثیر گرفتند. از نظر آکادمیک  شعر انقلاب، به آثاری گفته می‌شود که برگرفته از زبان انقلاب باشد. گرایش پس از انقلاب اسلامی از آراء و اندیشه‌های دینی متأثر شد و شاعران تحت تأثیر افکار افرادی چون دکتر علی شریعتی قرار گرفتند.

کاکائی خاطرنشان کرد: پس از انقلاب حوزه‌های هنری شکل گرفت و شعر در ابتدا با حمایت‌های دولتی  آغاز شد. شعر انقلاب خان گسترده‌تری برای پژوهش و بررسی است و نباید هزینه جریان‌های سیاسی شود.

وی در پایان گفت: تقدیر از جوانان در کنار پیشکسوتان اتفاقی به جا بود که به هویت جوانان هم احترام گذاشته شد.

یاور همدانی به اندازه توانمندی‌هایش شهرت نیافت

جواد محقق، شاعر و نویسنده برجسته کشوری در این آیین اظهار کرد: در ابتدا باید به پدیده مهاجرات اشاره‌ای داشته باشیم چرا که در ۲۰۰ سال اخیر و در زمانی که تهران به یک پایتخت پر و پیمانی بدل شد، شاعران، نویسندگان، هنرمندان و حتی تجار به آن مهاجرت اقدام کردند. پیش از آن در دوره‌های پیشین مهاجرت علما را به ایران و هند داشتیم که تأثیر به سزایی در ادبیات بر جای گذاشت.

وی افزود: اما پدیده مهاجرت امروزی به این شکل است که افراد از جوامع کوچکتر به شهرهای بزرگتر می‌روند و نویسندگان بسیاری به تهران مهاجرت کرده و اتفاقات عجیب و غریبی برای آنها رخ داده است. این افراد پس از مهاجرت از یک شاعر محلی به یک شخصت ملی تبدیل شده و صاحب نام شدند و به همین دلیل توانستند تأثیرگذاری بیشتری در حوزه کاری خود بگذارند و اگر پسوند نام شهرشان به دنبال نام خودشان بوده، توانستند دیار خود را نیز نامدار کنند و مایه خیر و برکت برای همشهریان خود شوند. اما افرادی که پسوند نام شهرستان را نداشتند در نامدار کردن شهر خود موثر نبودند.

این شاعر و نویسنده ادامه داد: البته این برجستگی تنها به شعر و شاعری بستگی نداشته است و به قلم و ارتباطاتشان نیز مربوط است. اما افرادی بودند که در شهر خودشان ماندند و ما در همدان از این شخصیت‌ها بسیار داریم البته این نویسندگان و شاعران به شهرتی که لایق آن بودند دست نیافتند.

وی با بیان اینکه البته شخصیتی چون غمام همدانی باعث شده که بسیاری از افراد به همدان آمده و از محضر این شخصیت استفاده کنند،  خاطرنشان کرد: یکی از این شخصیت‌ها شهشهانی است که اصالتا اصفهانی است و به خاطر غمام به همدان می‌آید و تا آخر عمر در همدان می‌ماند. شهشانی پس از مشروطه از مشهد نمایندگی نخستین دوره مجلس شورای ملی می‌شود.

محقق با بیان اینکه یاور همدانی نیز کار خود را با معلمی از همدان آغاز کرده و سپس به تهران مهاجرت می‌کند، گفت: در محافل  ادبی تهران در کنار افرادی چون مشفق  تلاش کرده و از جمله شاعرانی است که توان پخته‌ای دارد اما آنچنان که باید و شاید شهرت لازم را کسب نکرده است. یاورهمدانی برای چاپ آثارش تلاش نکرده است اما انصافا از بسیاری از افرادی که به تهران رفتند و چهره شدند، چیزی کم ندارد.

بابک نیک‌طلب، شاعر و فرزند زنده یاد احمد نیک‌طلب متخلص به یاور همدانی نیز در این آیین اظهار کرد: ان شاءالله به زودی دیوان یاور همدانی منتشر و قطعا در اختیار مردم همدان و کتابخانه‌های عمومی این استان قرار می‌دهیم.

وی افزود: علاقه و عشق مرحوم یاور همدانی به زادگاهش وصف ناپذیر بود  و امید است که به زودی پس از این بیماری در حضور همه همدانی‌های از این کتاب رونمایی شود.

به آنچه نوشتم اعتقاد دارم

سیاوش دیهیمی، شاعر و موسیقیدان همدانی نیز که در این آیین مورد تجلیل قرار گرفت اظهار کرد: من یک معلم ساده اما علاقمند بودند که با شعر و موسیقی بزرگ شدم. در ابتدا گاهی با پدرم انجمن ادبی می‌رفتم. به آنچه نوشتم اعتقاد دارم و به امام حسین عشق می‌ورزم.

وی افزود: همدان یکی از قطب‌های شعر دفاع مقدس بود و شاعران سراسر کشور بسیاری از مضامین را از شاعران همدان می‌گرفتند.

میری صاحب کلامی سحرآمیز

حسن خلیلی عضو انجمن ادبی هگمتانه و پیشکسوت ادب و هنر همدان در این آیین در وصف میرهاشم میری بیان کرد: بیش از ۲۰ سال است که با استاد میرهاشم میری ارتباط دارم و در درجه اول او را انسانی والا، قانع و متوکل، دوستی مهربان، بی‌تکلف، آگاه، خانواده دوست، معلمی درجه یک، صاحب کلام، بسیار کتابخوان و مسلط به شهر و ادبیات فارسی می‌دانم.

وی با بیان اینکه میری لحن را در شعر خوانی رعایت می‌کند افزود: شعری را که میری بخواند نیازی به معنی کردن ندارد. اوا به متون و قواعد ادبی آگاه است و کلامی سحرآمیز دارد به طوری که کمتر کسی یافت می‌شود که به گفتار ایشان توجه نکند.

به دنبال حفظ ارزش‌های انقلاب و دفاع مقدس هستیم

میرهاشم میری، شاعر و پیشکسوت عرصه ادب و هنر در این آیین اظهار کرد: شعر انقلاب اسلامی، به ویژه شعر دفاع مقدس، در همدان جایگاه بسیار ویژه‌ای دارد، ما در سال ۱۳۵۹ به صرف احساس مسئولیت در قبال ارزش‌های انقلاب اسلامی تشکیل دادیم.

وی با بیان اینکه ۶ نفر انجمن میلاد را به پیشنهاد و پایمردی جواد محقق راه اندازی کردیم افزود: امروز انجمن‌ها دارای امکانات هستند و تنها جایی که ما داشتیم منزل آقای خوانساری جمع می‌شدیم.

این شاعر و نویسنده با اشاره به اینکه در سال ۶۰ و ۶۱ گاهنامه‌های میلاد منتشر شد تصریح کرد: گاهنامه میلاد در آن روز کشور اتفاق بزرگی بود و رویدادهای دیگر رخ داد.

وی با بیان اینکه ما در آن زمان احساس تکلیف و مسؤولیت می‌کردیم ادامه داد: اقدامات ما واکنشی بود به این احساس مسئولیت و ما باید محفل ادبی تشکیل بدهیم که به فضای کشور پیوند بخورد تا ارزش‌ها پیوند بخورد و چون احساس تکلیف بود، انتظاری هم از نهاد و یا افراد نداشتیم.

میری با بیان اینکه آن زمان حمایتی نداشتیم خاطرنشان کرد: بعدها که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی از این اتفاقات خبردار شد، اعلام حمایت کردند و سپس اختلاف نظرهایی پیش آمد. اما ما همان احساس تکلیف خود را پی گرفتیم. برای ما پیوند خوردن با دفاع مقدس یک ارزش ادبی بود و به فضل خدا هنوز هم که هنوز است وجود دارد.

در این مراسم سیاوش دیهیمی به شعرخوانی پرداخت که در ادامه می خوانید.

هر چند که درد و داغ دارم، ای عشق

وز تو دلِ بی فراغ دارم ای عشق

هم خواستنی و هم فزون خواستنی

غیر از تو کجا سراغ دارم ای عشق؟

شب رفته و صبح  ُپر سرور آمده است

 از برج سپیده، موج نور آمده است

 تا پشت سپاه تیرگی را شکند

نور از پس نور در ظهور آمده است

همنام تو، پرچم تو افراشته است

همرزم تو، خنجر تو برداشته است

دست دشمن، بریده بادا، ای دوست

هر چند به سینه ی  تو گل کاشته است

از سنگر عشق، پر کشیدی، ای دوست

عارف بودی و ره بریدی ای دوست

در جاری خون اگر تپیدی ای دوست

غم نیست، که وصل "او" گزیدی ای دوست

این باغ شکوفه است یا پیکر اوست

گلبرگ شقایق است یا بستر اوست

این بازی خون و نور در عرصه عشق

خورشید نشسته در شفق، یا سر اوست؟

بر دوش گرفته بود رایت، می‌رفت

برجاده روشن هدایت، می‌رفت

جان بر کف و خنده بر لب و دل پر شوق

می‌رفت به سوی بینهایت می‌رفت

همچنین میرهاشم میری نیز در این مراسم به قرائت شعری از خود پرداخت که می خوانید.

سودای سپید صبح بر دوشت باد
رخشنده ترین فلق هم آغوشت باد
در بزم وصال دوست از شوق حضور
آن جام که سر کشیده ای نوشت باد

گلبرگ لطیف لاله تن پوشش بود
بیدارترین ستاره چاووشش بود
وقتی که ستاره بر تنش می رویید
خوریشد در آرزوی آغوشش بود

دیدم که به خون سر وضو می‌کردی
در شط شپیده شستشو می‌کردی
وقتی که شفق به خون تو می‌آمیخت
با حضرت دوست گفت و گو می‌کردی

هرچند که پای بسته، پر می‌گیریم
با بال و پر شکسته پر می‌گیریم
بی واهمه از هوای طوفانی دشت
تا بام تو دسته دسته پر می‌گیریم

جان از پی جان ثنای تو می‌گوید
دل از پی دل لقای تو می‌جوید
سر از پی سر به خاک می‌غلتد باز
گل از پی گل به پای تو می‌روید

با آنکه دل رمیده بی اقبال است
از یاد تو شرح سینه مالامال است
از بام تو چشم برنمی‌گردانیم
این رسم کبوتران خونین بال است

امیرعلی سلیمانی هم که به صورت مجازی در این نشست شرکت کرد. شعر زیر را که در محضر رهبر معظم انقلاب خوانده بود را برای حضار قرائت کرد.

نشسته ام مثل بچه شیری، که دل به چشم غزال دارد 
بهار گیسوی و چشم سبزی، که با زمستان جدال دارد

مرام چشمش مرام جادو، هزار جنگل ، هزار آهو 
خزر به گونه، خزان به گیسو، به جای ابرو هلال دارد 

کشیده نقشی به روی شالش، چه نقشه هایی، خوشا به حالش 
نشان خون خواهی از جنوب و نشان مهر از شمال دارد 

پرنده ام رو به آسمانش  همیشه دل بسته ام به جانش 
که آرزوی من است و این من، چه آرزویی محال دارد 

چه چشم های ترانه سوزی، چه وزن نابی، عجب عروضی 
شکوه شعردریست نامش، غزل کنارش خیال دارد 


تو شمس باشی و مولوی من، غزل بخوانی و مثنوی من 
چنان که پیر منی تو امشب، جوان شدن احتمال دارد


بخند تقویم روزگارم! نشان نده چند سال دارم 
غمی که در سینه ام نهفته، قریب هفتاد سال دارد