به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، مرحله دوم طرح «با هم بخوانیم» با مشارکت ۳۵ کتابخانه عمومی منتخب از سراسر کشور شهریورماه سال جاری برگزار شد. کتابخانه عمومی کتابخانه شهدای فردو در روستای فردو شهرستان کهک در استان قم و مرضیه بابایی خاوه، مسئول این کتابخانه یکی از میزبانان اجرای این طرح بودند.
مرضیه بابایی، مسئول کتابخانه روستای فردو با اشاره به شرایط روستا به لحاظ فرهنگی، اظهار داشت: روستای فردو در قسمت جنوبی و در فاصله ۶۰ کیلومتری قم و ۲۰ کیلومتری شهرستان کهک واقع شده است. جمعیت روستا حدود هزار نفر است که این جمعیت در فصل تابستان چند برابر می شود. دو مدرسه ابتدایی دخترانه و پسرانه در روستا وجود دارد و متاسفانه ساکنان روستا از مراکز تفریحی و فرهنگی متنوع بی بهره اند. ورزشگاه روستا و کانون مساجد، بیشتر در ایام تابستان فعالیت می کنند و کتابخانه تنها مرکز فرهنگی است که به صورت دائمی در خدمت اهالی روستا است. در حال حاضر ۱۶۰ نفر، عموما کودکان و نوجوانان، عضو کتابخانه عمومی روستا هستند.
وی با اشاره به روند انتخاب اعضا برای شرکت در طرح باهم بخوانیم، گفت: اجرای طرح باهم بخوانیم همزمان با ایام تابستان و فراغت بچه ها، آن ها را چشم انتظار شروع برنامه نگه داشت. از آنجا که باهم بخوانیم کاری مستمر بود که باید در بازه زمانی مشخصی انجام می شد، سعی کردم از میان شرکت کنندگان مشتاق، آن ها که مسئولیت پذیر هستند را انتخاب کنند که تا پایان راه همراهی کنند. البته در کنار ۱۲ شرکت کننده، افرادی هم بودند که در جریان اجرای طرح، شیفته دورهمی های بچه ها با محور کتاب شده و خواستار شرکت در دوره بعدی باهم بخوانیم بودند و گاه هم میهمان جلسات ما می شدند.
بابایی با اشاره به منابع مورد علاقه شرکتکنندگان کتابخانه روستای فردو، گفت: برای شرکت کنندگان کتابخوان کتابخانه ما، خواندن، بخشی از زندگی است اما وقتی با انجام کارهای عملی همراه می شود، جذابیتش نزد آن ها دوچندان می شود؛ بنابراین کتاب های «اسرار طبیعت» و «کاردستی با جعبه های مقوایی» از منابع دلخواه بچه ها بود. لذت کار گروهی، باعث شد کتاب «کاردستی با جعبه های مقوایی» که در بین منابع مطالعه فردی بود، را نیز کنار هم بخوانیم. از بین شیوه های مطالعه، بلندخوانی، روش مورد علاقه بچه ها بود. بلندخوانی در کنار تمرکز بیشتر بچه ها در فهم محتوا، در بین آن ها حس رقابت و در عین حال کمک به یکدیگر ایجاد می کرد. تعدادی از شرکت کنندگان در روخوانی ضعیف بودند و پیش از شروع طرح والدین آن ها مرا در جریان گذاشتند و خواستند برای تقویت در روخوانی به آن ها کمک کنم. با توجه به اینکه جلسات ما دوستانه بود و قضاوت محیط کلاس و مدرسه بر آن حاکم نبود، بچه ها برای مشارکت آرامش و اعتماد به نفس بیشتری داشتند؛ اگر هر شرکت کننده یک صفحه از کتاب را می خواند، از آن ها که ضعیف تر بودند می خواستم دو صفحه بخوانند؛ سایرین را هم، که گاه خسته می شدند، به صبر تشویق می کردم و یادآوری می کردم که قرار است با هم از مطالعه کتاب لذت ببریم، کنار هم رشد کنیم و در این مسیر برای تمام شدن کتاب عجله ای نیست.
وی با اشاره به خاطراتی که در جریان اجرای طرح شکل گرفت، گفت: لحظه لحظه کار با بچه ها، خاطره است. جلسه بلندخوانی کتاب «گل عزیز نرگس»، برای ما جلسه شیرینی بود. کتاب را در بقعه چهار امام زاده روستا خواندیم و بعد از آن به گلزار شهدای کنار بقعه رفتیم. روستای فردو، ۱۱۸ شهید داده و تقریبا هر کدام از شرکت کنندگان طرح، در بین بستگان خود شهیدی داشتند. به گلزار شهدا که رفتیم بین بچه ها بحثی شکل گرفت و هر یک می خواستند فاتحه خوانی و غبارروبی را از شهیدی که می شناختند شروع کنند. در این بین بود که یکی از بچه ها پیشنهاد کرد از شهدای گمنام شروع کنیم. پیشنهاد خوبی بود و همه استقبال کردند. اینکه بچه ها تلاش می کردند بین خود نقاط مشترک پیدا و از اختلاف جلوگیری کنند، برای من، که نظاره گر رشدشان بودم، بسیار خوشایند بود.
بابایی ادامه داد: دیگر خاطره شیرین من از دور دوم اجرای باهم بخوانیم، تماشای رشد یکی از شرکت کنندگان بود. مادر ستایش به من گفته بود فرزندش بسیار وابسته است و می خواست کمک کنم در انجام کارهایش استقلال عمل داشته باشد. ستایش در انجام هر کاری برای گرفتن تأیید دیگران تلاش می کرد و به ناچار مدام نظر دیگران را درباره درستی یا نادرستی صحبت ها و کارهایش جویا می شد. در جریان اجرای طرح و تعاملاتی که داشتیم همیشه سعی کردم بدون ارزش گذاری درست و غلط، او را تشویق کنم آنچه در ذهن دارد را انجام دهد و خوشبختانه بعد از مدتی یاد گرفت نیازی نیست نظرش، نقاشی اش و ... را بقیه تأیید کنند و نظر خودش ارزشمند و کافی است. بعد از اتمام طرح، جوایز هر یک از بچه ها را درب منزلشان تحویل دادم. هنگام تحویل جوایز، خانه بعضی از بچه ها از جمله ستایش پر از میهمان بود؛ اهدای جایزه به آن ها در بین اعضای خانواده، ضمن اینکه باعث افزایش اعتماد به نفس بچه ها شد، اشتیاق آن ها به ادامه همکاری در برنامه های کتابخانه را بسیار بیشتر کرد.
وی با اشاره به سودمندی اجرای باهم بخوانیم برای بچه های روستای فردو، گفت: در بازه زمانی اجرای طرح باهم بخوانیم بچه ها مفاهیم نظم، استمرار در عمل برای رسیدن به نتیجه مطلوب، مشارکت، کار گروهی، احترام به عقاید دیگران و شنیدن و پذیرش نظرات متفاوت را در عمل تمرین کردند. به اعتقاد من چنانچه انعطاف پذیری بیشتری در تعداد جلسات طرح وجود داشته باشد، بهتر است؛ چراکه گاه ممکن است مشکلی برای یکی از شرکت کنندگان پیش بیاید؛ در صورت نبود محدودیت زمانی، مطمئن می شویم تمامی شرکت کنندگان به نتیجه مورد نظر خواهند رسید.