به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور متن یادداشت به این شرح است:
«تاریخ، روشنگر نسلهای آینده است»؛ این فراز از فرمایشات امام عظیمالشأن را در طلیعه کتابهای درسی تاریخ دیدهایم. امامخمینی(ره) توجه ویژهای به تاریخ داشتند و این انگاره در اندیشه و عمل ایشان اثر بسیاری داشت. روایتهای متعددی از توجه امام به تاریخ و مطالعه کتب تاریخی موجود است. در رابطه با تاریخ نهضت اسلامی نیز ایشان در زمره نخستین افرادی بودند که به اهمیت ثبت و ضبط تاریخ نهضت پی بردند.
در تابستان ۱۳۵۷ و در اوج مبارزات مردم ایران با رژیمپهلوی، امام خمینی(ره) در پیامی یادآور شدند که از هماکنون کسانی باید تاریخ انقلاب اسلامی را بنویسند. رهبر نهضت در این پیام که در ۵ مردادماه منتشر شد تصریح کردند: «لازم است برای بیداری نسلهای آینده و جلوگیری از غلطنویسی مغرضان، نویسندگان متعهد با دقت تمام به بررسی دقیق تاریخ این نهضت اسلامی بپردازند و قیامها و تظاهرات مسلمین ایران را در شهرستانهای مختلف با تاریخ و انگیزه آن ثبت نمایند تا مطالب اسلامی و نهضت روحانیت سرمشق جوامع و نسلهای آینده شود.» ایشان در این پیام، نسبت به تحریف تاریخ توسط مغرضان هشدار داده و فرمودند: «ما که هنوز در قید حیات هستیم و مسائل جاری ایران را که در پیش چشم همه ما بهروشنی اتفاق افتاده است دنبال میکنیم، فرصتطلبان و منفعتپیشگانی را میبینیم که با قلم و بیان بدون هراس از هرگونه رسوایی، مسائل دینی و نهضت اسلامی را برخلاف واقع جلوه میدهند و به حکم مخالفت با اساس نمیخواهند واقعیت را تصدیق کنند و قدرت اسلام را نمیتوانند ببینند و شکی نیست که این نوشتجات بیاساس به اسم تاریخ در نسلهای آینده آثار بسیار ناگواری دارد. از این جهت، روشن شدن مبارزات اصیل اسلامی در ایران از ابتدای انعقاد نطفهاش تاکنون و رویدادهایی که در آینده اتفاق میافتد از مسائل مهمی است که باید نویسندگان و علمای متفکر و متعهد بدان بپردازند.» امامخمینی(ره) جمله معروف خود درباره تاریخ را در فرازی از همین پیام بیان کرده و در اهمیت «تاریخ» فرمودند: «درست آنچه امروز برای ما روشن و واضح است برای نسلهای آینده مبهم است؛ و تاریخ، روشنگر نسلهای آینده است و امروز قلمهای مسموم درصدد تحریف واقعیات هستند. باید نویسندگان امین این قلمها را بشکنند.» به این ترتیب امامخمینی بر اهمیت نگارش تاریخ نهضت اسلامی تاکید کردند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، اهمیت نگارش تاریخ انقلاب بیش از پیش نمایان شد. در بوران حوادث سالهای اولیه انقلاب، رخدادهای متنوعی در ساحت سیاسی و اجتماعی کشور ظاهر شد که نشان میداد اگر تاریخ حقیقی این مرز و بوم به ثبت نرسد، در آینده چه خسارت بزرگی بر تمامی ابعاد کشور تحمیل خواهد شد.
از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، گروهی از نویسندگان با اهداف و نیات گوناگون شروع به نگارش تاریخ نهضت اسلامی کرده بودند. البته نیروهای انقلابی نیز از این مقوله غافل نبودند و افرادی چون سیدحمید روحانی و علی دوانی مبادرت به ثبت تاریخ انقلاب کردند که حاصل آن انتشار آثاری با عناوین «نهضت امام خمینی» و «نهضت روحانیون ایران» در چند مجلد بود.
در ۲۵ دیماه ۱۳۶۷، امامخمینی در پیام دیگری، بر تدوین تاریخ انقلاب اسلامی تاکید کردند. این پیام راهبردی حکایت از اهمیت نگارش تاریخ در اندیشه رهبری نهضت داشت. امام در این پیام خطاب به سیدحمید روحانی، نسبت به تلاش دشمن در تحریف تاریخ هشدار دادند و از او خواستند مقوله تدوین تاریخ انقلاب اسلامی را بهطور جدی پیگری کند. همین نامه، مبنایی میشود بر تعمیق فعالیتهای «مرکز اسناد انقلاب اسلامی.» البته فعالیتهای این نهاد انقلابی، از سال ۱۳۵۹ زیر نظر سیدحمید روحانی آغاز شده بود اما با پیام راهبردی امام در سال ۶۷، این نهاد بهصورت سازمانمند شروع به فعالیت کرد.
در بعد نظری، پیام مورخ ۲۵ دی ۱۳۶۷ حضرت امام، منشوری مهم و راهبردی در تدوین تاریخ انقلاب اسلامی است. امام در این پیام از نحوه ثبت و انتقال تاریخ به نسل آینده صحبت میکنند و بر شیوههای نو در نگارش تاریخ تاکید میورزند. از جمله در بخشی از این پیام به استفاده از «صدا و فیلم» در ضبط تاریخ تاکید میکنند. بدین ترتیب، این پیام راهبردی امام نیز بهمانند سایر فرمایشات و دستورات ایشان، مبنا و مبدا یک تحول عمیق شد.
از فرازهای بااهمیت این نامه امام، اهمیتی است که ایشان برای بحث تاریخنگار و تاریخنگاری قائل هستند؛ یعنی هم تاریخنگار را شخصیت مهم و ارزشمندی میدانند و هم تاریخنگاری را کار مهمی عنوان میکنند. امام عظیمالشان از این عبارت در طلیعهنامه خویش خطاب به آقای روحانی استفاده کردهاند: «شما بهعنوان مورخ باید توجه داشته باشید که عهدهدار چه کار عظیمی شدهاید» و بعد باز به اهمیت تاریخنگاری و الزامات آن در ادامه اشاره کرده و میفرمایند: «اکثر مورخین تاریخ را آنگونه که مایل هستند یا بدان گونه که دستور گرفتند مینویسند، نه آنگونه که اتفاق افتاده است. از اول میدانند کتابشان بناست به چه نتیجهای برسد و در آخر هم به همان نتیجه میرسد.» ایشان به اهمیت مقوله تاریخنگاری اشاره کرده و از لزوم تبیین الزامات برای تاریخنگاری انقلاب اسلامی مینویسند.
آنچه از منظومه فکری حضرت امام(ره) در رابطه با «نگارش تاریخ» برداشت میشود این است که از نظر ایشان، افرادی به نگارش تاریخ مبادرت کردهاند که غالبا به موضوع اصلی آن جریان تعلق نداشتند، نهتنها از باب تالیف که از باب تعلق واقعنگاری! یعنی آنچه واقع شده را تبیین کنند. بهعنوان مثال، احمد کسروی که معتبرترین کتاب را درباره تاریخ مشروطه نوشته است، هیچ نسبتی با فضای نهضت ندارد و امام متوجه این آسیب تاریخنگاری جریانهای انقلابی بودند. ایشان در نامه راهبردی خود به سیدحمید روحانی این موضوع را مورد توجه قرار میدهند که «همیشه مورخین، اهداف انقلابها را در مسلخ اغراض خود یا اربابان خود ذبح میکنند. امروز همچون همیشه تاریخ انقلابها عدهای به نوشتن تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی مشغول که سر در آخور غرب و شرق دارند.» حضرت امام در این فراز از نامه حکیمانه خود، مورخین را متوجه این مساله میکنند که باید تاریخنگاری انقلاب اسلامی متعهدانه باشد.
بعد دیگری که در اندیشه امام بهخوبی عیان است اشاره به نقش مردم در تاریخ است. در اعصار گذشته غالبا در نگارش تاریخ به نقش مردم توجه نمیشد و کتب تاریخی پر بود از ستایش شاهان و خالی از نقش مردم. امام در پیام خود در ۲۵ دی ۶۷ به نقش مردم رنجدیده در انقلاب تاکید میکنند و مینویسند: «باید پایههای تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد.» ایشان در بندبند این پیام از «مردم» میگویند، مردمی که حلقه گمشده تاریخ و تاریخنگاری بودهاند. همان مردم «رنجدیدهای» که به تعبیر امام: «علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی، قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی و اسلام سرمایهداری و اسلام التقاط و در یک کلام اسلام آمریکایی کردند.»
دیگر فراز با اهمیت پیام امام، نگاه روشن و فرازمانی و فرامکانی ایشان در اهمیت مستند کردن مسائل تاریخی به صدا و فیلم است که شاید آن زمان خیلی مورد توجه نبود، اما امروز ضرورت این موضوع بسیار بارز است. این موضوع نشان میدهد تا چه اندازه حضرت امام دید عمیق و ژرفی داشتند.
بعد دیگر این نامه، آسیبشناسی از تاریخ انقلاب اسلامی است که قابل توجه است. ایشان تاکید میکنند در نگارش تاریخ، باید فضای روز مورد تبیین قرار گیرد تا نسل آینده بداند انقلاب اسلامی در چه شرایطی بروز و ظهور یافت؛ در شرایطی که فضای دینی، فضای متفاوتی بود و به تعبیر امام گرفتار «جمود» شده بود. تعابیر امام در این رابطه قابلتامل است؛ امام از مورخین میخواهند به روشنی بیان کنند که: «در سال ۴۱، سال شروع انقلاب اسلامی و مبارزه روحانیت اصیل، در مرگآباد تحجر و تقدس مآبی چه ظلمها بر عدهای روحانی پاکباخته رفت، چه نالههای دردمندانه کردند، چه خون دلها خوردند، متهم به جاسوسی و بیدینی شدند ولی با توکل بر خدای بزرگ کمر همت بستند و از تهمت و ناسزا نهراسیدند و خود را به طوفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ایمان و کفر، علم و خرافه، روشنفکری و تحجرگرایی، سرافراز ـولی غرقه به خون یاران و رفیقان خویشـ پیروز شدند.» این تعابیر، تعابیر تند و صریحی است. بهطوریکه اگر امروز نیز اینگونه تعابیر مطرح شوند، مخاطبان احتمالی آن برآشفته خواهند شد.
نکته دیگری که در این نامه به چشم میخورد، تاکید امام مبنیبر شروع نهضت از سال ۱۳۴۱ است؛ و این ناقض ادعای برخی از نویسندگانی است که قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را مبدا نهضت میدانند.
از دیگر نکاتی که در منظومه فکری امام درباره تاریخنگاری ملموس است، تاکید ایشان به استقلال مراکز تاریخنگاری است. تاکید ایشان مبنیبر اینکه تاریخنگاری انقلاب باید مستقل از دولتها و قدرتها باشد، نشانگر این توجه دقیق است. این نکته، موضوع بسیار مهمی است؛ چراکه درصورت وابسته بودن نهادهای تاریخنگاری به منابع قدرت، خواه ناخواه تاریخ سمت و سوی دیگری خواهد گرفت. همین تاکید، مبنایی شد بر استقلال مرکز اسناد انقلاب اسلامی از دولتها و نهادهای حاکمیتی. تصور کنید اگر مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهعنوان متولی تاریخنگاری انقلاب اسلامی به دولتهای مختلف متکی بود، چه سرنوشتی بر تاریخنگاری انقلاب حاکم میشد. در این صورت، تاریخ انقلاب بنا بر میل و دیدگاه دولتمردان به تحریر در میآمد و این همان موضوعی است که حضرت امام از آن زنهار دادهاند.
نکته جدی دیگر این است که سرعت تحولات در تاریخ انقلاب اسلامی بسیار بالاست. عدهای، بازه ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ را بهعنوان بازه تاریخ انقلاب مدنظر قرار داده و مدعیاند پس از بهمن ۵۷، تاریخ جمهوری اسلامی شروع میشود و این دو بازه با هم متفاوتند. این یک اشتباه بزرگ است؛ تاریخ انقلاب اسلامی از سال ۱۳۴۱ شروع شده و امروز نیز ادامه دارد. تاریخ جمهوری اسلامی با تاریخ انقلاب اسلامی قابل تفکیک و جداسازی نیست و امروز نیز همان تاریخ در جریان است. بهعبارت دیگر، انقلاب اسلامی بستر تاریخی است و جمهوری اسلامی در این بستر شکل گرفته است.
انقلاب اسلامی با پایمردی مردم به پیروزی رسیده و از بوران حوادث بسیاری گذر کرده و از سیلابهای متعدد عبور نموده است. مردم در همه حال پشت اندر پشت هم، برای اعتلای انقلاب اسلامی تلاش کردهاند. نسل امروز باید از حقایق تاریخی و از مجاهدتهای پردوام مردم گذشته باخبر شوند و بدانند چه کسانی و چگونه در این عرصه تاریخسازی کردهاند. انتقال آن مفاهیم باارزش و آرمانها انقلاب به نسل جدید، برعهده مورخان تاریخ انقلاب اسلامی است. کسانی که در پیام مورخ ۲۵ دیماه ۱۳۶۷، مخاطب امام خمینی هستند. از این رو مخاطب این پیام تنها سیدحمید روحانی نیست؛ او نماینده تاریخنگاران متعهدی است که باید بار حراست از تاریخ انقلاب را به دوش بکشند و آن را به نسل جدید برسانند. نسلی که بهخاطر فاصله زمانی، با رخدادهای تاریخ انقلاب نامانوس است، اما مشتاقانه در پی فهم تاریخ است. این نسل سوالات بسیاری در ذهن دارد که باید بهطور دقیق و صحیح به آن سوالات پاسخ داد. از اینجا اهمیت «تاریخ» در مقوله «جهاد تبیین» روشن میشود؛ موضوعی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به کرات به آن تاکید کردهاند. در جهاد تبیین، تبیین تاریخی نقشی مهم برعهده دارد. برای جوان امروز باید از تاریخ گفت تا تصویری حقیقی از ایران دوران قاجار و پهلوی در برابر دیدگانش تجسم یابد؛ برای نسل جوان باید از تاریخ جنگ گفت تا قهرمانان حقیقیاش را بشناسد؛ برای نسل جوان باید از تاریخ دهه ۶۰ گفت تا «جای جلاد و شهید عوض نشوند.» برای یک جوان دهه هشتادی، وقایع سال ۸۸ و فتنه آن سال، تاریخ است و باید از آن روزها برایش گفت. و این همه برعهده مورخان متعهد است. مورخ باید در عرصه جهاد تبیین مجاهدت کند.
نظر به اهمیت مقوله تاریخ و تاریخنگاری در منظر امامین انقلاب، مجمع هماهنگی مراکز تاریخپژوهی و بانکهای اسنادی ایران (مهتاب) طی مکاتبهای در بهمنماه سال ۱۴۰۰ با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خواستار نامگذاری روز ۲۵ دیماه بهعنوان «روز تاریخنگاری انقلاب اسلامی» در تقویم رسمی کشور شدند. این پیشنهاد پس از بررسی در جلسه ۷۷۱ شورای فرهنگ عمومی کشور، جهت درج ۲۵ دیماه در تقویم رسمی کشور بهعنوان «روز تاریخنگاری انقلاب اسلامی» به تصویب رسید و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در جلسه مورخ ۱۴۰۱/۰۷/۲۶ خود که به ریاست رئیسجمهور برگزار شد، این پیشنهاد را به تصویب رساند؛ بنابراین ۲۵ دیماه در تقویم رسمی کشور بهعنوان «روز تاریخنگاری انقلاب اسلامی» ثبت شد. بهانه این نامگذاری، نامه تاریخی حضرت امام است که در ۲۵ دیماه ۶۷ خطاب به آقای سیدحمید روحانی بهعنوان نفر امین ایشان و کسی که از طرف حضرت امام مامور به تاریخنگاری انقلاب شد، صادر شد.
این اتفاقی مبارک است. امید اینکه تاریخنگاری انقلاب اسلامی، متعهدانه و با تلاش بسیار، در عرصه «جهاد تبیین» منشأ آثار مثبتی در جامعه امروز باشد و مهمتر از همه، بار امانتداری و روایت تاریخ برای نسل آینده را بر دوش بکشد.