به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، مهدی رمضانی، دبیرکل نهاد ۵ اردیبهشت ماه در سفر استانی به کردستان با با خانواده شهید فاطمه اسدی دیدار و گفتگو کرد.
مهدی رمضانی، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور نیز در این دیدار اظهار داشت: در مدت قبول مسئولیت از سال ۱۴۰۱ تاکنون، تمام سفرهای ما به دیدار خانواده شهدا مزین شده است. از پیش از انقلاب تاکنون، در حوزه ایثار تنوع بسیار وجود داشته و ما شهدای جنگ، شهدای ترور، شهدای مدافع حرم و... را داریم. ماجرای زندگی شهید اسدی نیز، داستان یک فیلم سینمایی است و اگر دیگران چنین سوژهای داشتند، تاکنون برای تبلیغ آن کارهای بسیار انجام میدادند. متأسفانه ما در این حوزه کم کار کردهایم.
وی اظهار داشت: باید قدر خانوادههای شهدا را بدانیم و با شناخت شهدا و شناساندن آنها دین خود را ادا کنیم. ما از دیدار با خانواده شهدا نیرو میگیریم و برکت این دیدارها را در هموار شدن مسیر خود میبینیم.
علیرضا شهسواری، مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کردستان در این دیدار اظهار داشت: همانگونه که شهید بهشتی فرمودهاند «ما شهدا را از دست نمیدهیم، شهدا را به دست میآوریم.»، تفحص پیکر مطهر شهید فاطمه اسدی سند آشکار و واضحی بود در برابر ادعای گروهکهای ضدانقلابی، که نشان میدهد چگونه با زنی بیدفاع دارای فرزند برخورد کردند. بر ماست که بر روی وجود این شهید بزرگوار، در حوزه فرهنگی کار کنیم. باید این سند را برجسته کنیم و به عنوان علم مظلومیت زنان در جامعه نشان دهیم و ظلم جریان ضدانقلاب را آشکار کنیم.
وی از حضور دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور و پایبندی وی به سنت دیدار با خانوادههای شهدا، قدردانی کرد.
کشور محمودی دختر شهید فاطمه اسدی در این دیدار به بیان خاطراتی از زندگی مادر خود و پدر آزاده و جانبازش پرداخت.
گفتنی است، حسن عسکری، فرماندار سنندج، علیرضا شهسواری، مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان، علی اصغر دریایی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و معصومه حسنی خونسار مدیرکل کتابخانههای عمومی استان کردستان نیز در این دیدار حضور داشتند.
«فاطمه اسدی» یازدهم مرداد سال ۱۳۳۹، در روستای «باقرآباد» از توابع شهرستان «دیواندره» متولد شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حضور عناصر ضدانقلاب در منطقه، «فاطمه اسدی» و همسرش همکاری خود را با نیروهای سپاه و پیشمرگان مسلمان کرد آغاز کردند. ضدانقلاب وقتی از ماجرا مطلع شد، همسرش را دستگیر و به زندان خود در روستای «نرگسله» انتقال داد. پس از دستگیری همسرش، فقر، فشار و تنهایی، مانع از مبارزه «فاطمه اسدی» با ضدانقلاب نشد، وی بسیار با جرأت و پردل بود و در هر جایی که زمینهای فراهم میشد، به افشای چهره ضدانقلاب میپرداخت.
«فاطمه اسدی» روز هفتم شهریور سال ۱۳۶۱، وقتی برای ملاقات همسرش به روستای «نرگسله» رفت؛ با جسم نحیف وی روبهرو شد؛ آثار شکنجه را بهوضوح در جایجای بدن او دید و چشمان کبودشده و صورت زخمی او را مشاهده کرد؛ بنابراین با فریادی رسا، آنچنان که همه ساکنان روستا آن را بشنوند و انعکاس پژواک این فریاد را کوههای اطراف به همه برسانند، لب به اعتراض گشود و با مزدور، اجنبی و فاسد خواندن عناصر ضدانقلاب، هیبت و هیمنه آنها را شکست.
دشمن وقتی حیثیت نداشتهاش را بیشتر از همیشه بر باد رفته دید، «فاطمه اسدی» را به داخل مقر خود و همسرش را هم به زندان برگرداند و در همان لحظه نیز دستور اعدام این زن پارسای آزاده را صادر کرد؛ بنابراین مزدوران او را در همانجا تیرباران کرده و به شهادت رساندند. بعد از شهادت او، پسر کوچکش بهدلیل نبود سرپرست، در گهواره از دنیا رفت و شوهرش نیز بعد از سه سال از زندان «دولتو» آزاد شد.
پیکر این شهید ۱۷ آبان ماه سال ۱۴۰۰ در ارتفاعات چهل چشمه کردستان تفحص، تشییع و به خاک سپرده شد.