تشنهلبان
نوشته: حمید گروگان
انتشارات: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
تعداد صفحات: ۳۱۴
افق، آرام آرام رنگ میبازد؛ از سیاهی به سپیدی. نیلوفر نور است که جان گرفته و بر اندام تیرۀ شب میپیچد. بینالطلوعین است. دل در سینۀ خورشید نیست. دل ندارد؛ دلهره دارد امروز. دلنگران است و دلزده. مینالد: «الیس الصبح بقریب؟» صبح، نزدیک نیست؟
خورشید، سر برهنه، رنگپریده و آشفته، قد میکشد و با نیمنگاه خمارش همۀ دشت را میکاود. صبح، صبح صادق است. صبح روز دهم... عاشورا!
شام غریبان؛ حالا شام غریبان است و زینب است و باری از حسرت و اندوه و داغ و درد... تشنهلبان عاشورا میلی به نوشیدن آب ندارند. حالا آب آوردهاند که چه بشود؟ آب آوردهاند سوزِدلِ که را بنشانند و جگر تفدیدۀ که را مرحم بگذارند؟
اما قصۀ حسین که تمامی ندارد... قصۀ عشق را که پایانی نیست... شام غریبان که به صبح نرسیده...
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که میشنوم نامکرر است
تشنهلبان حکایت عشق است و تاریخ بزرگ بندگی. حوادث روز عاشورا با دقت و جزء به جزء روایت میشود، آنچنان که خواننده خود را در گرماگرم نبرد اصحاب سالار شهیدان با سپاه کفر مییابد و از مشاهده دلاوریهای شهیدان کربلا به وجد آمده بر مصیبت وارد شده بر آل پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم اشک ماتم میریزد. در تألیف کتاب سعی بر آن بوده است تا حدّی که امکان تفحص و جستجو ایجاب میکند به معرفی آن دسته از اصحاب عاشورا پرداخته شود که از آنان یافتههایی روشن، مستند و تقریباً خالی از ابهام در دسترس باشد.
تصویرگری و صفحهآرایی چشمنواز این کتاب به گونهای است که نمونهای زیبا و به یاد ماندنی از هنر گرافیک و تصویرگری ایرانی را به نمایش میگذارد. تصویرگری کتاب تشنه لبان را هاجر سلیمینمین و طراحی گرافیک آن را کوروش پارسانژاد بر عهده داشتهاند.