چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۶

معرفی کتاب/ نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی

سیره تقوی

منابع جشنواره

سیره تقوی، اثر حجت الاسلام جواد محدثی است که از نویسندگان پرکار و خوشقلم در حوزۀ ادبیات مذهبی است. کتابی با حجمی مناسب (۹۶ صفحه) و در قطع پالتویی منتشر شده و از مجموعۀ «چراغ راه» است که به استخراج الگوهای رفتاری از زندگی ۱۴ معصوم می پردازد. 

کتاب: سیره تقوی

نویسنده: جواد محدّثی

انتشارات: به نشر

احسان رضایی- امام محمد تقی (ع)، جواد الائمه، تنها پسر امام رضا(ع) و امام نهم شیعیان، یکی از سخت ترین و ویژه ترین دوران های رهبری و امامت شیعیان را برعهده داشتند. امام جواد (ع) که در ۸ سالگی، زعامت شیعیان را برعهده گرفته بود، هم باید شیعیان مرددی که تا آن زمان امامی به این جوانی نداشتند را قانع و یکدستی جامعه شیعی را حفظ می کردند (بعدها امام دوازدهم در پنج سالگی به امامت رسیدند) و هم در برابر فشار فزایندۀ دستگاه خلافت عباسی که گمان می کرد با رهبری جوان مواجه است، مقابله می کردند. معلوم است که این کار را هم با چنان مهارتی انجام دادند که معتصم عباسی، امام را در ۲۵ سالگی شهید کرد تا آن حضرت جوان ترین امام شهید باشد (دومین امام که در جوانی شهید شد، نوۀ او، امام حسن عسکری (ع) بود که در ۲۸سالگی به شهادت رسید). این بازۀ زمانی کوتاه عمر و امامت ۱۷ ساله، باعث شد تا آن حضرت، بیش از سایر افراد جامعه به شاخص و الگویی برای نسل جوانان باشند. اما برای این کار، نیاز به استخراج شواهد تاریخی از منابع است تا بتوان رفتار عملی حضرتش را مشاهده و تحلیل کرده، با امروزی کردن آن الگوی رفتاری قرار داد. کاری که کتاب «سیرۀ تقوی» انجام داده، همین است. کتاب مجموعه ۴۰ حدیث و روایت از زندگی امام جواد (ع) است؛ یعنی کتاب به شیوۀ سنت چهل حدیث نویسی تهیه شده است. اما تفاوت این کتاب با مجموعه های معمول در انتخابگری اثر است. در این کتاب، روایات هدفمند انتخاب شده و همگی به یک موضوع واحد، یعنی سیره و سبک زندگی آن حضرت برای الگو گرفتن میپردازند. اغلب روایات بازنویسی و در صورت نیاز خلاصه شدهاند و اغلب یک توضیح تکمیلی هم دارند که میگوید در این روایت باید به چه نکاتی توجه کرد. برای نمونه، داستان معروف اولین رو در رویی حضرت جواد (ع) و مأمون را به نقل از صفحه ۳۵  این کتاب ببینید که زیر عنوان «جرأت و جسارت» آمده است:

«مأمون یک سال پس از شهادت امام رضا(ع) از خراسان به بغداد آمد. روزی به قصد شکار بیرون شهر رفت. سر راه خود کودکانی را مشغول بازی دید که امام جواد(ع) هم کنار آنان ایستاده بود. وقتی موکب خلیفه رسید، همه بچه ها گریختند، اما امام جواد(ع) سر جای خود ایستاده بود. خلیفه نزدیک او رسید و ایستاد و پرسید: بچه جان تو چرا فرار نکردی؟ امام جواد(ع) فوری پاسخ داد:
- نه راه تنگ بود تا با رفتن من مسیر برای تو گشاد شود و نه خطایی مرتکب شده بودم که بترسم و فکر می کنم تو هم به کسی که گناهی نکرده است، کاری نداری. از این رو ایستادم. 
کلام امام، مأمون را شگفت زده کرد. پرسید: نامت چیست؟
-  محمد. 
-  فرزند کیستی؟
-  پسر علی بن موسی الرضا هستم. 
مأمون بر پدر امام رحمت فرستاد. سپس امام جواد(ع) را با سؤال دیگری درباره باز شکاری امتحان کرد و جوابی شگفت شنید. آن گاه با نگاه هایی عمیق به این امام جوان گفت: به راستی که تو فرزند رضا هستی. آنگاه احسان بیشتری به او کرد.»
اغلب کتاب ها در نقل این روایت، به سؤالی که در مورد پرندۀ شکاری پرسیده شده و جواب حضرت می پردازند، اما در  متن کتاب «سیرۀ رضوی» به نکتۀ قابل الگو گرفتن از این ماجرا پرداخته شده و آگاهانه از نقل آن قسمت، گذشته است. به علاوه نویسنده در ادامه، سه نکته ای را که از روایت می توان آموخت و درس گرفت را ذکر کرده است که باید در خود کتاب بخوانید. 
کتاب، اثر حجت الاسلام جواد محدثی است که از نویسندگان پرکار و خوشقلم در حوزۀ ادبیات مذهبی است. کتابی با حجمی مناسب (۹۶ صفحه) و در قطع پالتویی منتشر شده و از مجموعۀ «چراغ راه» است که به استخراج الگوهای رفتاری از زندگی ۱۴ معصوم می پردازد. 

ارسال نظر

    • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
    • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.
6 + 10 =