به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، نشست تجربه های ترویجی مطالعه کودکان کار، شنبه ۲۴ اردیبهشت ماه با حضور سخنرانی مریم طبیبی در سرای اهل قلم کودک سی و سومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
مریم طبیبی در این نشست درباره انگیزه خود برای آموزش کودکان کار گفت: در سال ۷۵ کار با بچه های در مدارس مناطق محروم را آغاز کردم و از سال ۹۶ نیز با کودکان کار در حال فعالیت هستم. اما اولین جرقه هایی که در ذهن من برای فعالیتهای کتابخوانی با بچه های کار زده شد زمانی بود که در مسیر بهشت زهرا توجه به این موضوع جلب شد که حمایت و کمک مردم به این بچه ها محدود می شد به دادن پول و خوراکی به آنها؛ اینکه ارجحیت کمک ما به کودکان کار، صرفا خوراک تن است و نه خوراک روح.
وی افزود: از آنجا که در آن زمان با یکی از مراکز زیرنظر شهرداری با بچه ها هنر خلاق کار میکردم، برای بچههای کار دفتر نقاشی و مداد رنگی و در دفعات بعدی برای آنها کتاب بردم. باید بگویم که در فاز اول، تلاشهای من خیلی امیدوارانه نبود؛ هیچ گاه فراموش نمیکنم وقتی در کتابخانه محل فعالیتم کتابهای تکراری و مجلات تاریخ گذشته را جدا کردم و برای استفاده کودکان کار پیش آنها بردم، واکنش اولیه آنها این بود که کتابها و مجلات را وزن کردند تا ببینند چقدر میتوانند آنها را بفروشند. اتفاق دردناکی که هنوز از یادآوری آن متاثر میشوم.
این فعال حوزه کودکان کار ادامه داد: اگرچه در وهله اول روند فعالیتها امیدوار کننده نبود، اما رفته رفته بارقههایی از امید در ارتباط با کودکان کار با کتاب پیدا شد و کار بجایی رسید که بچه ها پیگیر دریافت کتاب بودند. اما زمانی که به پیشنهاد یکی از دوستان بچهها را در رقابتی با عنوان جام باشگاههای کتابخوانی شرکت دادم، ارتباط و انس این کودکان با کتاب محکمتر شد.
طبیبی درباره چالشهای شرکت کودکان کار در این رقابت فرهنگی گفت: ابتدای فعالیتمان اغلب بچه ها تمایلی به گوش دادن به قصه ها ن اشتند، اما از آنها خواستم که یک بار بنشینند و این قصه ها را گوش کنند و اگر خوششان نیامد، میتوانند کلاس را ترک کنند. اما جالب است که هیچکدام کلاس را ترک نکردند و با اشتیاق قصه ها را گوش کردند. به عنوان مثال فرزاد یکی از بچههای کار حاضر در این کلاسها بود که زیاد تمایلی به شنیدن قصه ها نشان نمیداد، اما در ادامه یکی از اعضای ثابت و فعال کلاس های قصه گویی شد.
این فعال فرهنگی و اجتماعی درباره تاثیرات کار خود بر کودکان کار گفت: اغلب بچه های کار که من با آنها سر و کار داشتم، مهاجران پاکستانی، افغانستانی یا از مردم بلوچ بودند که تفاوت های فرهنگی بسیاری با ما داشتند. من سعی نکردم آنها را از کار کردن منصرف کنم، بلکه تلاش کردم شیوه صحیح کار کردن، کسب حلال و برخورد مناسب با مردم را به آنها بیاموزم که البته برگزاری جام باشگاه های کتابخوانی توانست مرا کمی هدفمندتر کند. در این مسیر تلاش کردم کتاب هایی برای آنها پیدا کنم که دارای حجم کم و جذابیت های فراوان باشد. حتی کتابهای پیدا کردم که به گویش افغانستانی نوشته شده بود و من نمی توانستم آنها را بخوانم. بنابراین از فردی به نام آقای روحانی که از فعالان فرهنگی افغانستان بودند، دعوت کردم و ایشان این کتاب را برای بچه ها می خواندند.
وی درباره افراد و حتی نهادهای رسمی که میتوانند در این زمینه یاری رسان باشند گفت: اگر کسی با دل وارد فعالیت در حوزه کودکان کار شود و قصد نشان دادن و خودنمایی نداشته باشد، با دست خالی هم می تواند کار انجام دهد. من به شخصه توقعی از هیچ نهادی ندارم، اما تصور می کنم اما اگر هر کدام از ما و هر کدام از نهادهای فعال در حوزه فرهنگی نسبت به این موضوع آگاهی لازم را داشته باشند، حتماً متوجه خواهند شد که کارهای بسیاری از ما برمی آید و به این حوزه ورود خواهند کرد.
وی ادانه داد: اگر بخواهم نکتهای را از زبان بچه های کار افغانستانی مطرح کنم، این است که منابع و محتوای کتابهای کودک در حوزه افغانستان و برای مخاطبان افغانستانی بسیار محدود است و یا وجود ندارد و یا بسیار محدود است. از این جهت غنی کردن کتابخانه های عمومی از این کتاب ها و کتاب های کاربردی و جذاب برای بچه های کار و همچنین تربیت نیروی متخصص و دلسوز برای کار در حوزه کودکان کار از مهمترین نیازها و دغدغه های موجود در این حوزه است.
طبیبی ادامه داد: یکی دیگر از مشکلات ما در حوزه فعالیت و کودکان کار عدم وجود فضای مناسب برای جمع کردن این بچه ها بوده؛ اگر امکاناتی فراهم شود که بتوانیم این بچه ها را دور هم جمع کنیم و کتاب های کوتاه و جذاب را برای آنها بخوانیم، اتفاق بسیار مهمی است. ما نشان دادیم که در صورت توجه به کودکان کار میتوانیم شاهد رشد و ارتقاء آنها باشیم؛ بطوریکه باشگاه ما در جام باشگاه های کتابخوانی جزء سه باشگاه برتر در این رویداد شد.
وی تاکید کرد: کودکان کار دارای هوش اجتماعی بالایی هستند و اگر میزان آگاهی عمومی آنها بالا برود و افزایش یابد، میتوانند استعدادهای نهفته خود را بروز دهند. نکته جالب این بود که وقتی من کتاب برای بچه ها معرفی میکردم، آنها نیز علاقهمند به معرفی کتاب شدند و حتی تکنیک های جذب مخاطب و معرفی جذاب کتاب را با هم تجربه کردیم.
این فعال فرهنگی و ادامه داد: علاقه و انس بچه های کار با کتاب تا آنجا پیش رفت که برخی از آنها در همان مرکزی که باهم کتابخوانی را باز کردیم به عنوان کتابدار مشغول به کار شده اند. البته باید اشاره کنم که در ارتباط با رابطه کودکان کار با کتاب نباید به دنبال تاثیرات آنی و معجزه باشیم، اما این رابطه ما را به آییندهای روشن برای این کودکان امیدوار میکند.
ارسال نظر