به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی تهران، نشست نقد و بررسی کتاب «اینجا کسی مرده؟» به همت مسئول و کتابداران کتابخانه عمومی پیروزی و با حضور اکرم نادری، معاون اداره کل و جمعی از کارشناسان، کتابداران و اعضای فعال در سالن کتابخانه برگزار شد.
در ابتدای این نشست ضحی کاظمی، نویسنده اثر درمورد ایده این کتاب گفت: معتقدم ایده ها در اطراف ما وجود دارند و در مورد من، معمولا بیشتر ایده ها در خواب و بیداری به ذهنم می رسند؛ نگاشتن این کتاب نیز، ایده ای بود که با آن کلنجار رفتم.
کتاب ساختار پیچیده ای دارد
کاظمی در خصوص این کتاب گفت: «اینجا کسی مُرده؟» ساختار پیچیده ای دارد. انتخاب شخصیت های کتاب فرایندی طولانی بود؛ در این کتاب، شش زوج وجود دارد؛ اگر چه ممکن است در ابتدا به دلیل تعدد شخصیت، خواننده قدری گیچ شود، اما در ادامه با آن همراه خواهد شد. من پیش از اینکه کتابی بنویسم طرح آن و شناسنامه شخصیت ها را برای خود ترسیم می کنم و سپس به قصه ها و خرده روایت ها می پردازم.
وی ادامه داد: داستان دارای ضرباهنگی تند است در این شرایط به عقیده من آوردن دیالوگ این ضرباهنگ را افزایش میدهد؛ بنابراین از آوردن دیالوگ پرهیز کردم؛ علاوه بر این با توجه به تعدد شخصیت در داستان، استفاده از دیالوگ سبب افزایش حجم کتاب میشد.
کتاب از درونمایه خوبی برخوردار است
فرحناز علیزاده، منتقد جلسه درباره کتاب گفت: مشخص است که نویسنده خط طرح کامل و مشخصی را از قبل داشته است و فیالبداهه شروع به نگارش کتاب نکرده است؛ برای نگارش هر داستانی «یک خط طرح» لازم است؛ چراکه با داشتن خط طرح، نویسنده از شخصیتها آگاه شده و قادر به تفکیک شخصیت اصلی و فرعی خواهد شد؛ ضمن اینکه زمان و مکان داستان نیز برای نویسنده مشخص میشود. خط طرح به نویسند کمک میکند تا بداند سوژه باید از کدام نقطه شروع شود تا جذابیت بیشتری برای مخاطب داشته باشد. علاوه بر آن، نشاندهنده اینست که نویسنده چه جاهایی دچار ایجاز و کجا درگیر اطناب شده است.
وی ادامه داد: علاوه بر این نویسنده درونمایه خوبی را انتخاب کرده و درواقع موضوعی عام را با نگاهی جدید به موضوعی خاص تبدیل کرده است. این کتاب یک متن کاملاً رئال نیست؛ نویسنده توانسته دنیای رئال را با دنیای غیر رئال در هم آویزد و فرمی جدیدتر را که برای مخاطب آشناست در اختیار او بگذارد.
این منتقد تصریح کرد: ما در این کتاب با نویسندهای روبرو هستیم که تکنیکهای نویسندگی را میشناسد، آشنا به زبان روایت است، از نثر روانی برخوردار است و میتواند از موضوعات عام با کمک سورئال به یک متن مخاطب پسند برسد. زاویه دید کتاب دانای کُلی است که سعی میکند خیلی خونسرد روایت کند و اگر وارد ذهن کسی میشود، خیلی مفسر نباشد و البته جاهایی تفسیر و تکرار هم دارد.
علیزاده با تأکید بر تصویری بودن کتاب، بهعنوان یکی از حسنهای آن، اضافه کرد: معتقدم نویسنده باید روی نامها و تعدد شخصیتها تمرکز بیشتری میکرد تا مخاطب دچار سردرگمی نشود؛ از سوی دیگر، کتاب دارای چندین شخصیت اضافی که حذف آنها لطمهای به متن وارد نمیکند. همچنین داستان گاهی دچار اطناب شده، بهگونهای که میتوان بخشهایی از کتاب را حذف کرد بدون اینکه لطمهای به درونمایه داستان وارد شود.