به گزارش روابطعمومی ادارهکل کتابخانههای عمومی چهارمحال و بختیاری، به مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار دلها، عصر شعر «جانفدا» توسط این ادارهکل و با همکاری انجمن ادبی کتابخانه حافظ شهرکرد، با حضـــــــور همایون علیدوستی، دبیر محفل ادبی بام ایران و جمعی از شــــــاعران آیینی استان روز چهارشنبه، ۱۴ دی ماه به میزبانی این کتابخانه برگزار شد.
در این عصر شعر که شعرا به سرایش اشعاری با موضوع سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی پرداختند کودکان و نوجوانان نیز همزمان با موضوع این شهید گرانقدر تصویرگری و نقاشی کردند و برگزاری نمایشگاه کتاب نیز از دیگر حواشی این برنامه بود.
شعر همایون علیدوستی، دبیر محفل ادبی بام ایران در مورد سردار
چشمهایش مردمی نوع نگاهش مردمی
کیست این مردی که راه اوست راه مردمی
نیست در بطن کلامش حرفی از جنس ریا
خنده های دلنشین گاه گاهش مردمی
قپه ای بر شانه هایش نیست این سردارنور
بر سرش دارد کلاه اما کلاه مردمی
تا به عمق سرزمین قلب مردم پیش رفت
تکیه گاهش عشق بود و تکیه گاه مردمی
آسمان را گو به ماه خود منازد بر زمین
ماه او کی مثل این ماه است ماه مردمی
او برای کودکانش سرپناهی ساده داشت
سرپناهی بی تجمل سرپناه مردمی
پیکر صد پاره اش مثل گلی تشییع شد
بر فراز قلبها با اشک و آه مردمی
حاج قاسم رفت اما مهرش از دلها نرفت
چون سپاه اوست در ایران سپاه مردمی
شعری از احمد رفیعی، شاعر آئینی استان در وصف سردار دلها
آری مُدیری میشود بیمیز باشد
در خدمت مردم موفق نیز باشد
هرکس به هرحالی به دیدارش رسیده
مهمان یک لبخند شورانگیز باشد
با مردمانش مهربان باشد همیشه
شمشیر او بر دشمنانش تیز باشد
پیشانیاش بیجای مُهر و صورت او
نورانی از دینداری و پرهیز باشد
دنبال احقاق حقوق خلق باشد
حتی اگر حق کوچک و ناچیز باشد
حزبِ من و یارانِ من،بر لب نیارد
در خدمتش برخلق بیتبعیض باشد
بهبه از آن مردی که مثل حاج قاسم...
تکرار نامِ او غرور انگیز باشد
مرد بزرگی را جهان از دست داده
حق دارد اینسان بعدِ تو غمخیز باشد
شعر نگار رفیعی، شاعر نوجوان استان در وصف سردار دلها
رفتی، فراق تو شده جانکاه، سردار
رفتی ولی پر رهرو ماند این راه، سردار
ای که نگاهت ترس و بیم دشمنان است
ای خنده ات چون پاره ای از ماه، سردار
مبدا که بغداد است و مقصد هم بهشت است
پرواز هم، یک لحظه ی کوتاه سردار
هر چند در باور نمی گنجد که رفتی
اما بگیر از ما سراغی، گاه، سردار
بر خیز و طوفانی به پا کن مرد میدان!
برخیز! ماهستیم، بسم الله! سردار
خون تو مارا زنده تر، بیدار تر کرد
ایران شده یکپارچه، خونخواه سردار
سخت است این دوران، برای ما دعا کن
باشیم در هر فتنه ای، آگاه سردار
یک عمر تو بیدار ماندی، تا بمانیم..
ما خواب بودیم و تو رفتی! آه.. سـردار
شعر زهرا علیدوستی، در مورد شهید سلیمانی
کبوتران ز دنیا رمیده را اغلب
ز روی عادت دیرینه می گزد عقرب
میان جادهی بغداد بود معراجش
پیمبری که به بعثت رسید نیمه ی شب...
میان عاشق و معشوق، صحبت از سر نیست،
درون طالع سردار، سر مقدّر نیست!
برای روح کسی چون تو آسمان تنگ است،
قفس که جای رها کردن کبوتر نیست...
بداند آن که سرت را ز تن جدا خواهد،
از او جوان و کهنسال خونبها خواهد...
هزار لاله بروید ز خون سرخ شما،
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد...
گفتنی است تجلیل از شعرای مکتب حاج قاسم و کودکان هنرمند نقاش پایانبخش این نشست بود.
ارسال نظر