به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی هرمزگان، خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در گفتگو با قصه گوی هرمزگانی نوشت: مبینا عبداللهی، زاده ۲۸ مهر ماه ۱۳۸۵ در بندرعباس است. این نوجوان ۱۷ ساله، حدود ۱۰ سال است که در عرصههای بازیگری، قصهگویی، نقالی، مجریگری و گویندگی با جدیت فعالیت میکند. او دانشآموز پایه یازدهم رشته ادبیات و علوم انسانی است. وی از ۱۵ سالگی به عنوان مربی در کتابخانه آیت الله طالقانی یکی از بزرگترین و مهمترین کتابخانههای مرکز کلانشهر بندرعباس، برای نوجوانان، قصهگویی تدریس میکند. او همچنین در بیستودومین و بیستوچهارمین جشنواره قصه گویی منطقهای، مقام اول را کسب کرد. این نوجوان هنرمند، تئاترهای زیادی را نیز برای کودکان و نوجوانان اجرا کرده است.
وی سابقه بازی در فیلمهای کوتاه تولدت مبارک، خودش راضیه، خداتو شکر کن، تارا و ... در کارنامه هنریاش دارد. با صدا و سیمای استانی مرکز خلیج فارس نیز به عنوان مجری برنامه نوجوانی همکاری میکند.
خیلی دوست دارم نویسنده بشوم
عبداللهی گفت: چند رمان و شعر نوشتهام اما جایی منتشر نکردهام. اتفاقا اینک در حال نوشتن رمانی هستم که دوست دارم چاپ بشود. خیلی دوست دارم نویسنده بشوم. خودم هم معمولاً رمان میخوانم. در حال حاضر جنگجوی عشق، اثر فوق العاده جذاب و الهام بخش«گلنن دویل ملتن» و کتاب «بیبال پریدن» اثر زندهیاد قیصر امین پور را مطالعه میکنم.
وی افزود: البته موسیقی را هم خیلی دوست دارم. آثار زنده یاد ناصر عبداللهی صدای ماندگار جنوب؛ محسن چاوشی حسینی خواننده، ترانهسرا و آهنگساز خرمشهری و موسیقی سنتی را گوش میکنم. البته خودم، گویندگی هم میکنم.
این قصه گوی نوجوان با اشاره به اینکه دوران نوجوانی از دیدگاه من دوره اوج گیری است، دورانی که در کنار سختیهایش، شیرین است، افزود: باید از آن لذت برد، تجربه کرد و این دوران را محملی برای رشد، تعالی و توسعه همه جانبه در نظر بگیریم. به نظرم سختترین لحظات این دوران درک نشدن، دیده نشدن و حمایت نشدن است.
عبداللهی ادامه داد: برخیها باورهای اشتباهی درباره نوجوانان دارند. این بعضی از انسانهای بدبین، فکر میکنند نوجوانان نمیتوانند از پس مسئولیتها و تعهداتشان بر بیایند و توانمندی آنها را باور نمیکنند. این طرز تفکر موجب میشود هنر، استعداد و ظرفیت نوجوان در نطفه خفه شود. بنابراین به جای اینکه این نوجوان عصای دست جامعه بشود، با تحقیر و سرزنش و بیتوجهی، سربار و معضلی برای آن خواهد شد.
وی ادامه داد: بعضی از دوستانم، جنس و شکل دغدغههایشان اندکی متفاوتتر است. البته بستگی به شرایط افراد دارد. اما آنچه بین همگان مشترک است، نشنیدن آنها است. دغدغه تحصیلاتشان نیز پر رنگ است. میطلبد که مشاوران تحصیلی و مسئولان، دغدغههای آنها را جدیتر بگیرند.
این قصهگوی نوجوان هرمزگانی بیان کرد: دوست داشتم برای روز نوجوان به اجرای یک تئاتر خوب دعوت میشدم. هنر نمایش به نظرم حال ما نوجوانان را بهتر میکند. حتی در روز جهانی نوجوان هم در هرمزگان، نوجوانان جدی گرفته نمیشوند.
عبداللهی گفت: پیشنهاد میکنم فضایی برای گفتوگو با نوجوانان فراهم شود. اغلب نوجوانان دوست دارند حرف بزنند و کسی باشد که حرفهایشان را بشنود. اگر من یک مسئول بودم، به نوجوانان گوش میکردم. نوجوان، تشنه شنیده شدن و دیده شدن است. ضمن اینکه حرف هایشان را میشنیدم، خواستههایشان را محقق میکردم و آنچه میخواستند رقم میزدم. میدانم که آنها توقع چندانی ندارند. با توجه کردن و حمایت همه جانبه، حال زندگیشان را بهتر میکردم.
خانوادهها نباید ذوق فرزندانشان را سرکوب کنند
وی در ادامه تاکید کرد: خانواده ها در موفقیت و عدم موفقیت نوجوانان قطعا نقش بسیاری تاثیرگذاری دارند. اگر خانوادهها از فرزندانشان پشتیبانی منطقی کنند، تشویق هایشان را دریغ نکنند و مسیر موفقیت را برایشان فراهم کنند، آن شخص، آینده درخشانی در انتظارش خواهد بود. خانوادهها نباید ذوق فرزندانشان را سرکوب کنند و تلاش هایشان را نادیده بگیرند. تنها دلخوشی نوجوانان به خانوادهشان است، اگر همین یک پشتوانه را هم از دست بدهند، خدای ناکرده به پوچی و بیارزشی میرسند.
این قصهگوی نوجوان هرمزگانی با اشاره به راز موفقیتهایش گفت: راز موفقیتم به عنوان، مربی قصه گویی، مربی تئاتر، مربی شاهنامهخوانی و... آشنایی با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از سن ۹ سالگی است. خانوادهام به عنوان پشتیبان و داییام عبدالحمید انصاری نسب، به عنوان مربی کانون نیز در موفقیتهایم بیشترین سهم را دارند.
عبدالهی افزود: نوجوانان عصر ما، دغدغه هوش مصنوعی و پیشرفت و موفقیت دارد. سخت تلاش میکنند، دنبال استقلال فکری و کسب شخصیت مستقل و جایگاه اجتماعی در جامعه هستند. مهم بودن برای نوجوان اهمیت دارد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه اگر حق انتخاب داشتم، دوست داشتم در تهران زندگی کنم زیرا جا برای پیشرفت و دیده شدن دارد، گفت: اگر تهران بودم، شاید الان در جایگاه دیگری بودم؛ اما به نظرم هر جای دنیا که باشیم، برای ساختن روزهایی بهتر و لحظههای قشنگتر باید تلاش کنیم.
عبداللهی اضافه کرد: اینک در سن ۱۷ سالگی، از مربی بودنم در کتابخانه راضیام و برایم ارزشمند است. چون هم تاثیر گذاری ام را خودم احساس کردهام و هم میبینم دیگران با نگاهشان، توجهشان و حتی با برق چشمانشان، تحسینم میکنند.
این قصهگوی نوجوان هرمزگانی گفت: بزرگترین گلایه نوجوانان هرمزگانی شاید این است که یکسری چیزهایی که میخواهند در استان نیست. مثلا چند روز پیش با نوجوانی ملاقات داشتم که کار طراحی انجام میداد، میگفت برای به روز شدن، هیچ ورکشاب یا کلاسی در هرمزگان نیست، مجبورم با صرف هزینه و وقت زیاد مدام به تهران یا شیراز بروم.
عبداللهی همچنین گفت: فضای مجازی به طور کلی اگر در راستای فعالیتهای سودمند باشد نقش پیشرفتی برای نوجوانان دارد اما در غیر اینصورت فقط عمر گرانبهای نوجوانان را تلف میکند و سرمایههای ارزشمندی مثل وقت، بینایی و سلامتیشان را از آنها میگیرد.
ارسال نظر