شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۹:۴۵

در نشست شعر لری به مثابه تفکر مطرح شد؛

شعر یکی از دلایل تاب‌آوری ما در برابر رنج‌ها و تنش‌های زندگی است

image-20231211000903-3.jpeg

نشست «شعر لری به مثابه تفکر» (احیای شعر لری در زمانه عسرت) به همت اداره کل کتابخانه های عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد با حضور شاعران بزرگ شعر لری در کتابخانه رودکی گچساران با استقبال یکصد نفری علاقمندان شعر برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد، نشست شعر لری به مثابه تفکر (احیای شعر لری در زمانه عسرت) با حضور حسن دمساز، حسن بهرامی، امید معتمدی، شهرام رودشتیان، مصطفی مبارکی، اکبر سلیمانی و دبیری حسن فقهی در کتابخانه رودکی گچساران با استقبال یکصد نفری علاقه مندان شعر لری برگزار شد.

محسن جبارنژاد مدیرکل کتابخانه های عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد در ابتدای نشست با اشاره به ابتذال شکل گرفته در شعر لری گفت: ابتذال شعر لری ما را بر آن داشت تا نشست «شعر لری به مثابه تفکر» را برنامه ریزی کنیم و جمع کردن نام های بزرگی چون شهرام رودشتیان، حسن بهرامی، حسن دمساز، امید معتمدی و دیگر شاعران حاضر در این نشست کاری بسیار بزرگ بود. من از این جهت به خودم می بالم که توانسته ام این کار بزرگ را انجام دهم و دلیل انتخاب این شاعران به تأسی از شعر سعدی شاعر بزرگ کلاسیک با این مضمون «رهین منت گوش گران خویشتنم/ که تا بلند نباشد سخن نمی شنوم» بوده است. ما تلاش داشتیم شعرایی که شعرشان به تعبیر سعدی همان صدای بلند و فاخر باشد را انتخاب کنیم.

جبارنژاد ابتذال شکل گرفته در شعر لری را ناشی از نگاه زیبایی شناسانه به شعر دانست و افزود: همه شاعران حاضر در این نشست منتقد وضع موجود شعر لری هستند و زمانی که ما شعر را به رویکرد زیبایی شناسانه که از قرن ۱۸ شکل گرفته، تقلیل دادیم، به همان اندازه از تفکر دور شدیم. در حالیکه شعر کلاسیک ایرانی اساساً با تفکر پیوند خورده است و همه شاعران کلاسیک ما همانند عمر خیام، فردوسی و دیگران، پیشوند حکیم را داشتند و ما می بینیم که شعر کلاسیک ما با تفکر و حکمت پیوندی عمیق داشته است.

مدیرکل کتابخانه های عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد افزود: هایدگر، فیلسوف اروپایی، از قرن ۱۸ به بعد، نگاه متفاوتی به شعر دارد و برای اولین بار شعر به مثابه موضوع تفکر در آثار هایدگر نمود پیدا می کند. هایدگر در تعبیری از هولدرلین شاعر آلمانی معتقد است که بنیاد هستی مردمان را شاعر و شعر بنا می نهد و چنانچه این تعبیر در بین شاعران کلاسیک ما نیز وجود دارد و عقیده دارند که شهر شیراز هستی و موجودیت خود را در شعر حافظ پیدا می کند.

جبارنژاد در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه شعر فقط بیان احساسات شخصی شاعر نیست، عنوان کرد: بخش عمده ای از شعر شاعران حاضر در این نشست، نسبتی با تفکر دارد و شاعر یک دریافت از هستی و انسان دارد و شعر این شاعران فقط بیان احساسات شخصی نیست چون احساس هر چه باشد تفکر نیست و لذا ایده تفکر شاعرانه یک ایده پارادوکسیکال می شود.

مدیرکل کتابخانه های عمومی استان اضافه کرد: شعر باعث یک نوع قرار و آرامش روحی در وجود انسان می شود و در زمانه ای که زیست ما دستخوش استرس و تنش های بسیاری می باشد و رنج های ما، هم قد و هم پا با ما در حال رشد هستند، شعر و شاعر یکی از دلایل تاب آوری ما در برابر این رنج ها و تنشهای زندگی است.

وی ادامه داد: زمانی که ما دچار از خود بیگانگی و از وطن مألوف خود دور شده ایم این شاعر است که یک عهد فراموش شده را به یاد ما می آورد و سرچشمه سنت را برای ما زنده می کند و این سنت در شعر شاعرانی مثل حسن بهرامی، شهرام رودشتیان، حسن دمساز و امید معتمدی به خوبی دیده می شود.

جبارنژاد افزود: شاعر کسی است که در میانه راه پر تلاطم زندگی امروزی ایستاده است و مایی که عادت به مرداب و گنداب کرده ایم را به سوی سرچشمه ها هدایت می کند و کار شاعر هم تفکر است و هم تذکر و شعری، شعر است که بتواند در ما تفکر و تذکر ایجاد کند. این معنا از شعر همان شعر معروف شهرام رودشتیان را به ذهنم متبادر می کند که می گوید:

شعر باید و جنونش خره تاست بکنه                  مث کلوری کله پرغ دم داست بکنه

ور تلنگوش بشینه چپ و راست بکنه                اوسو ور نعش تو ورگرده و راست بکنه

وی ادامه داد: شعری که به ما حیات دوباره می بخشد همان معنای اصیل شعر است و شعر را نباید در همان معنای زیبایی شناسانه معطوف کنیم و از این جهت حافظ آشناترین و غریب ترین شاعر ایرانی است. حافظ از جهتی که در هر خانه ای در کنار قرآن، یک جلد حافظ هم وجود دارد، آشناترین و از جهت اینکه شخصیت حافظ زیر خروارها تفسیر ادیبانه مدفون شده است، غریب ترین شاعر ایرانی است.حافظ همه اینها و هیچکدام از اینها است و از جهتی شعر لری هم همینگونه است. برداشت من از برخی شعرای شعر لری این ست که اینها، کسانی هستند که شعر نمی گویند بلکه شعر را زندگی می کنند و شعر آنها به نوعی فرافکنی حال شاعر است و شاعران حاضر و از گذشتگان شخصیتی مانند زنده یاد حسین پناهی در شعرش، حال و روز خودش را بیان می کند.

جبارنژاد در پایان اظهار امیدواری کرد این جلسات در آینده نیز امتداد داشته باشد تا از این طریق بتوانیم شعر لری و شاعران بزرگ شعر لری را به جامعه بشناسانیم.

شهرام رودشتیان، شاعر یاسوجی ضمن تشکر از دعوت مدیرکل کتابخانه های عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: در طول دوران شعری ام، دعوت امروز را می توان به عنوان دومین دعوت از سوی نهادهای فرهنگی دانست و جنون این دعوت برایم بسیار زیبا بود. عزیزان حاضر در این نشست دارای فهم بالایی هستند و همین نفس حضورشان نشان از توجه و درک بالای آنها نسبت به شعر و خاصه شعر لری است و من از این جهت به داشتن چنین هم استانی هایی افتخار می کنم.

شعر یکی از دلایل تاب‌آوری ما در برابر رنج‌ها و تنش‌های زندگی است

رودشتیان افزود: شعر و تفکر موضوع بسیار زیبایی است و بابت انتخاب این موضوع به مدیرکل کتابخانه های عمومی استان تبریک می گویم. هایدگر به دو نوع تفکر شهودی و آماری معتقد است و تفکر شهودی را تفکری می داند که مسیر از پیش تعیین شده ای را می پیماید و افلاطون را پیچی در تاریخ فلسفه می داند که توسط خودش برداشته می شود. هایدگر معتقد است تاریخ تفکر بشر دو بار ضربه می خورد، بار اول زمانی که سقراط جام زهر را می نوشد و بار دوم زمانی است که نیچه بخاطر یک اسب کشته می شود و در این دو مورد تاریخ تفکر شهودی بشر ضربه می خورد. حال این پرسش مطرح می شود که چرا شعر تفکر است؟ چون شعر تفکر شهودی است و تا شاعر، شهود نکند نمی تواند شعر بگوید و شعر دنیا را از نگاه متافیزیکی دور می کند و انسان را در رویارویی با هستی قرار می دهد و شاعر در مسیر تندباد هستی با شعر و خلق شعر، جزئی از هستی می شود.

امید معتمدی، شاعر کهگیلویه ای به عنوان سخنران بعدی، شعر به مثابه تفکر را موضوعی گسترده دانست که باید ریشه یابی شود و گفت: این موضوع بحثی گسترده می طلبد و نیاز به سرفصل و پژوهشگر دارد؛ منتها موضوع اصلی ما بستری است که باید منتج به تهیه دستور زبان مکتوب شعر لری شود و تمام تلاش ما باید معطوف به رسیدن به این مهم باشد. ما الآن در نقطه ای هستیم که فرهنگ داریم، زبان داریم، واژگان داریم ولی در کنار همه اینها جای خالی یک دستور زبان مکتوب به شدت احساس می شود.

حسن دمساز دیگر شاعر شرکت کننده در این نشست ضمن تقدیر از بانیان برگزاری این برنامه با اشاره به موضوع جلسه گفت: من شخصاً پیچ تراکتور را یک جسم سفت و سخت می دانم ولی وقتی امید معتمدی از آن شعری خواندنی و لذت بخش می سازد انسان را وادار به تفکر می کند. وقتی باد و باران می آید و همه چیز را بهم می ریزد ولی حسن بهرامی از آن شعری زیبا می سراید هر کسی را وادار به تفکر می کند. وقتی شهرام رودشتیان و بسیاری از مثالهای دیگر شعر می سرایند همه را وادار به تفکر می کند و البته بیشتر صحبت های بنده را شهرام رودشتیان عزیز بیان کردند و در پایان از تمامی عوامل این برنامه تشکر ویژه دارم و امیدوارم این برنامه ها استمرار داشته باشد.

شعر یکی از دلایل تاب‌آوری ما در برابر رنج‌ها و تنش‌های زندگی است

حمید آذرگون شاعر جوان مجموعه غزل کنار این کُنارها نیز در این نشست با تشکر از عوامل این دورهمی شاعرانه گفت: فکر نمی کنم هیج اقلیمی همانند استان ما، این همه شاعر توانمند در گویش محلی داشته باشد و چقدر خوب است مسئولین فرهنگی ما بتوانند حرکتی در جهت ثبت رسم الخط شعر لری داشته باشند. چون ما ضربات بسیاری از نداشتن رسم الخط شعر لری خورده ایم و هر شعر لری که سروده می شود می بایست خوانش شعر توسط شاعر را نیز به همراه داشته باشد و چقدر شعرهای مهمی که در طول زمان سروده شده اند ولی بدلیل نداشتن رسم الخط و عدم خوانش صحیح از بین رفته اند و امیدواریم این اتفاق مهم که باعث پیشرفت و ترقی شعر لری می شود در آینده ای نزدیک اتفاق بیفتد.

مصطفی مبارکی شاعر گچسارانی به عنوان سخنران بعدی نیز نداشتن رسم الخط در شعر لری را معضلی دانست و گفت: به نظر اساتیدی مثل شفیعی کدکنی و سیروس شمیسا این شعر علاوه بر نداشتن رسم الخط، حتی دستگاه وزن بندی و عروض و قافیه مناسب نیز ندارد. چون شعر لری تابع دستگاه وزنی و قافیه ای شعر فارسی نیست و نظر اکثر اساتید ادبیات بر این است که این دستگاه مناسب شعر لری نیست.

مبارکی تفکر را سرشت شعر دانست و گفت: چینش کلمات بر اساس تفکر است و رشته نوستالژی بر همین اساس است و من با جرأت می توانم بگویم در حوزه مناطق لرنشین که قریب به ده میلیون لر در ۸ استان مختلف داریم، شعر هیچ منطقه ای به پای شعر لری استان کهگیلویه و بویراحمد نمی رسد.

سیداکبر سلیمانی، مشاور هنری استاندار کهگیلویه و بویراحمد و مولف مجموعه رباعی «اندوه من از خودم کهن سال تر است» واژه هایی که نیاکان ما در شعر به جا نهاده اند را ملموس ترین نوع تفکر در شعر دانست و گفت: ما گنجینه بسیار بزرگی از واژگانی مثل بیزارنامه (طلاق) داریم که از نیاکان و پیشینیان به ما ارث رسیده است و وظیفه ما جمع آوری این واژگان است که در هیچ گویش و زبانی یافت نمی شود.

حسن بهرامی، شاعر و نویسنده شاه بهرامی به عنوان آخرین سخنران این نشست گفت: همین که ما در این وضعیت اینجا دور هم جمع شده ایم یک آغاز باشکوه برای گویش و فرهنگ لری است. منتها ما اینجا جمع شده ایم که کاری برای گویش و فرهنگ و شعر لری داشته باشیم. جمع شدن این جماعت و گوش دادن به این اشعار نشانگر از داشتن دغدغه است و به قول آقای جبارنژاد نیازمند یک تاب آوری و دوام آوری است که امیدوارم این استقبال تاب و دوام داشته باشد.

وی افزود: بحث غریزی شعر گفتن مسئله ای است که از گذشتگان به ما ارث رسیده است و تاکنون نیز ادامه داشته است. ما یک زمانی سه نوع شعر لری یار یار، دی بلال و سرو داشتیم ولی الآن هر شاعری چندین دفتر شعر دارد که مخاطب چندانی ندارند.

شاعر بزرگ گچسارانی تصریح کرد: با شروع انقلاب اسلامی شعر نیز تکان عجیبی خورد و رشد بسیار خوبی کرد و داراب افسر بختیاری با گرته برداری از شعر فارسی، اشعاری سرود ولی توفیق چندانی نداشت و شاعری مثل محسن کازرونی به صورت رسمی غزل لری را در کازرون آغاز کرد ولی شوربختانه عمر چندانی نداشت و در سی و یک سالگی چشم از جهان فرو بست. شعر و غزل لری در اوایل همان رویه داراب افسر بختیاری را در پیش گرفت که اشعار سروده شده در این دوره تا حدودی شعر لری را به ابتذال کشیدند چون شاعران ما کم سواد بودند و با همان شناختی که از داراب افسر بختیاری داشتند، غزل را وارد شعر لری کردند؛ ولی با ظهور شاعران نسل بعدی مثل فریدون داوری، سیدغفار موسوی، احمد انصاری، حمزه و عوض ولوی و دیگران زحمت های زیادی برای غنی سازی شعر لری کشیده شد و نسل بعدی نیز با ظهور شاعرانی نظیر بنده و امید معتمدی و حسن دمساز و شهرام رودشتیان با سرودن اشعار ناب، جهان شعر لری را دگرگون کردند.

بهرامی در بخش پایانی سخنانش با اشاره به این موضوع که در حال حاضر قوی ترین غزلهای لری برابری می کند با قوی ترین غزلهای فارسی، گفت: همه شاعران در این راه زحمات بسیاری کشیده اند ولی ما هم بولدوزر نیستیم و نیازمند حمایت هستیم و ناراحتی ما از این است که برای خواننده ها و افراد معمولی محشر به پا می کنند و از طرفی شاعران بزرگی مثل امید معتمدی و احمد انصاری و شهرام رودشتیان را نمی شناسند. در باب موضوع تفکر به عنوان طرح بحث اصلی این نشست الآن تفکر در شعر کمرنگ شده است و حتی تفکر در ذات هستی نیز کم شده است و این مسئله در این استان رو به تباهی می رود. ما تا الآن بدون مزد و منت و بر اساس عشق و علاقه کار کرده ایم ولی این عشق هم دیگر تاب آوری ندارد و پیشنهاد بنده این ست که شاعران جمع حاضر و شاعرانی مثل احمد انصاری و عوض ولوی و... را بیاوریم و جلسات بعدی را با حضور جمع بیشتری از شاعران شعر لری ادامه دهیم. امیدوارم این جلسات در همین نقطه متوقف نشود و استمرار داشت باشد.

شعر یکی از دلایل تاب‌آوری ما در برابر رنج‌ها و تنش‌های زندگی است

شعرخوانی شاعران، دکلمه خوانی حسن فقهی و تقدیر از شاعران دیگر بخش های نشست شعر لری به مثابه تفکر بود.

برچسب‌ها

ارسال نظر

    • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
    • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.
1 + 2 =