به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، نغمه مستشارنظامی، دبیر شورای ادبی نهاد در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با اشاره به سابقه طولانی پرداختن به یلدا در ادبیات فارسی عنوان کرد: ریشه واژه یلدا را از لغات سریانی و به معنای میلاد میدانند که البته هماکنون نیز در زبان اقوام لرتبار واژگان «دا» و «دی» دو کلمه بسیار رایج و پرکاربرد به معنای مادر است که با یلدا و دی ماه و میلاد و زایش کاملاً معنایی منطبق دارند. شب یلدا طولانیترین شب سال است و ایرانیان باستان میلاد خورشید را بعد از این ظلمت و تاریکی طولانی که در طول سال بیسابقه است قرار دادهاند و جشنهایی برپاکردهاند که به عنوان سنت و آیین ناملموس فرهنگی به صورت شفاهی و از نسلی به نسل دیگر تا به امروز نیز امتداد داشته است.
این شاعر آیینی توضیح داد: شاعران فارسی در دوران گذشته بیشتر از مفهوم نمادین و کنایی یلدا برای اشاره به زلف و چشم یار و یا اندوه طولانی استفاده میکردند و گاه معنی و مفهوم منفی داشت و طولانی بودن فراق و ظلمت و سیاهی را نشان میدادند. سعدی، قاآنی، ادیبالممالک، لامعی گرگانی، عطار، عبید زاکانی، خواجوی کرمانی، سنایی، حافظ، ناصرخسرو و جمالالدین عبدالرزاق بارها از مفهوم شب یلدا در اشعارشان استفاده کردهاند که کنایه از زلف یار، سیاهی چشم یا طولانی بودن فراق و غم است. به عنوان مثال میتوان به بیت «نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست / شب فراق تو هر شب که هست یلداییست» از سعدی یا «میکند زلف دراز تو به دلهای حزین / آنچه با خستهروانان شب یلدا نکند» اشاره کرد.
وی با بیان اینکه رویکرد شاعران معاصر به یلدا متفاوت از گذشتگان است، افزود: شاعران معاصران اغلب یلدا را در معنای سنت گردهمآیی خانوادگی و شب چله به کار میبرند. از سوی دیگر بهزیبایی مفاهیم اسلامی و شیعی را با آن پیوند میزنند. به عنوان نمونه جواد هاشمی در یکی از سرودههای خود آورده است «روزگاران همه را در شب یلدا ماندیم / در تب حسرت و در تاب تمنّا ماندیم / تا شنیدیم تویی منجی و خواهی آمد / به مناجات نشستیم و به نجوا ماندیم / بر سر جادّه، سجّاده صبر افکندیم / چشم بر کعبه موعود به صحرا ماندیم / با دعا بر تو همه روزه نمازی داریم / روی بر قبله رویت به مصلّا ماندیم / رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد / ما به قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم / تو همانی که همه نور و حضوریّ و ظهور / ما همانیم که در غیبت کبری ماندیم / عجب این نیست شکیباییمان را ببرد / عجب این است به هجر تو شکیبا ماندیم / در فراق تو دریغا! که غزل کم گفتیم / وَ اگر هم که سرودیم، در آن واماندیم / واژهها در صف توصیف شما مانده و ما / آه! از قافله قافیهها جا ماندیم» که در این شعر مفهوم انتظار فرج حضرت مهدی (عج) را به یلدا تشبیه کرده است.
مستشارنظامی به جلوه شعر یلدا در اشعار فاطمی، علوی و سایر شعرهای آیینی اشاره کرد و گفت: از سال ۱۴۰۰ که یلدا با ایام فاطمیه مصادف شد شاعران مختلفی به این تقارن پرداختند. از جمله حمید هنرجو به یلدای فاطمی اشاره کرد و این گونه سرود «یلدای امسال… / یلدای امسال - ای خدا - مادر نداریم / یعنی که چشمی منتظر بر در نداریم / خشکید شور و مستی دیوان حافظ / وقتی شراب مهر در ساغر نداریم / پرواز در آفاق ما افسانهای شد / وقتی برای پر گشودن، پر نداریم! / دریا کماکان هست با موج و حبابش / افسوس! دیگر درصدف گوهر نداریم / لب میگزیم از شکوه در حیرانی محض / انگشت بر لب مانده، انگشتر نداریم / ما دل به تسلیم و رضا دادیم، اما / دوری از آن دلدار را باور نداریم / پاییز رفت و از تو یادی ماند و قابی؛ / رویای شیرینی ز شهریور نداریم / در این سکوت سرد میجوییم خود را / وقتی که گرمای تو را در بر نداریم / حالا حرم جای قرار ماست مادر! / در محضرت حالی از این بهتر نداریم» میبینیم که یلدا در شعر معاصر مفاهیم جدیدی گرفته و پیوندی مبارک با مفاهیم دینی و اسلامی پیدا کرده که به آن رنگ و بویی تازه داده است.
این شاعر همچنین به شعر یلدایی خود با مضمون مصیبتهای حضرت زینب (س) اشاره کرد:
زینب (س) چراغ روشن شبهای یلدایی ست
مجموع مهر فاطمی با شور مولایی ست
نزد نگاهش کربلای خون و خاکستر
صد جلوه از آیینههای محو زیبایی ست
چشمش نمیبیند به جز یک نور در عالم
راز نگاه زینبی مفهوم بینایی ست
وی افزود: گاهی نیز شاعران معاصر ایرانی مفهوم یلدا را برای همراهی با مسلمانان گرفتار جنگ و مصیبت در کشورهای دیگر به کار میبرند. از جمله میتوان به شعر محمدحسین انصارینژاد درباره مردم مظلوم افغانستان اشاره کرد «این شاهراه قونیه است، یا جاده هرات شماست؟ / اینجا سماع حضرت شمس، در شور و در بیات شماست / این بانگ «شاه کابلی» است، از شامگاه بلخ مگر / محو قمارخانه ما، مبهوت کیش و مات شماست / گرسیوَزی کشیده کمان، تیرش کمانه کرده دریغ / تیرش به روی نقشه دوید، این مرز بی ثبات شماست / میخواند از مزار سخی، شیراز را و قونیه را / این جلوه حیات من است، این جذبه حیات شماست / یلدای من بلندتر است از گیسوان کابلی ات / چای و پنیر و پسته ما، دلتنگ سور و سات شماست / هر شیعه است سنی شرع، هر سنی است شیعه عشق / این سنت هزاره ما این صافی از صفات شماست / شور شهید بلخی مان از خاک کربلاست، ببین / هلمند را که هر نفسش شبخوانی فرات شماست / کو حاجتی به قبله نما، هر دو اذان به اذن رسول / ساعت به وقت شرعی ما، حی علی الصلات شماست / گرداب و بیم موج کجاست با بادبان نام حسین / تا کشتی نجات من است، تا کشتی نجات شماست / پیر هرات و حافظ شهر، از یک بهار رد شده اند / این شاخه دعای من است، آن شاخه نبات شماست / تاریخِ درد و رنج من است تاریخِ درد و رنج شما / اندوه دودمان من است رنگی که در دوات شماست / این ابرهای جامه دران باران گریههای من اند / ابر دیار مادری ام در کوه و در فلات شماست / اینجا نشسته ام که غروب، نم نم غزل قدم بزنیم / این شعر، یک بغل گل سرخ در باغ خاطرات شماست
علاقه دیرینه ایرانیان به هنر شعر
مستشارنظامی همچنین با اشاره به سنت حافظخوانی و شاهنامهخوانی در شب یلدا گفت: ایرانیان از میان هنرها به شعر بیشتر علاقه دارند به همین جهت در شب یلدا نیز حافظخوانی مرسوم است که خود می تواند در علاقهمند کردن کودکان به مفاهیم عمیق اشعار حافظ موثر باشد. اشعار حافظ بسیار عمیق و جامع است و هرکس به ظن خود میتواند تفالی به دیوان حافظ بزند و از لذت ادبی سرشار شود. نیکوست از این فرصت شب یلدا و حافظخوانی استفاده کنیم و درباره وجه قرآنی و دینی اشعار حافظ و تخلص شاعری وی با فرزندانمان صحبت کنیم. همچنین میتوانیم از شب طولانی یلدا برای مشاعره و افزایش حافظه ادبی خود استفاده کنیم.
این پژوهشگر ادبی تاکید کرد: یلدا سنتی است که از دیرباز در فرهنگ و ادبیات ما جلوهگر بوده و شعر انقلاب نیز توانسته در پیوند این سنت با مذهب و آیین ما موثر باشد.
ارسال نظر