سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۱۷

با حضور معاون برنامه‌ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور؛

نشست نقد و بررسی کتاب «عمر دوباره» برگزار شد

نشست نقد و بررسی کتاب «عمر دوباره»

به همت اداره کل تأمین منابع کتابخانه‌های نهاد، نشست گفت‌وگوی کتاب با محوریت بررسی کتاب «عمر دوباره» نوشته مصطفی ملکیان و حضور معاون برنامه ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد در کتابخانه مرکزی پارک شهر تهران برگزار شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، سی و هفتمین نشست از سلسله نشست‌های کتابخوانی اداره‌کل تأمین منابع کتابخانه‌های نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و اولین نشست در سال ۱۴۰۳، با محوریت کتاب «عمر دوباره» مصطفی ملکیان از نشر شور با حضور سیدباقر میرعبداللهی، معاون برنامه‌ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات؛ حامد عبدوس، مدیرکل تأمین منابع کتابخانه‌ها، کارشناسان اداره‌کل منابع و اداره‌کل پژوهش ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ در کتابخانه مرکزی پارک شهر تهران برگزار شد.

مرضیه مجیدی، دبیر جلسه و کارشناس اداره‌کل تأمین منابع نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در ابتدای نشست اظهار داشت: مصطفی ملکیان در ۸ جلسه سخنرانی که در انتشارات شور داشته اند، برای هر یک از ساحت‌های ۵ گانه انسان  شامل باورها و عقاید، احساسات و عواطف و هیجانات، خواسته‌ها، گفتار و کردار توصیه‌هایی می‌کنند.

وی ادامه داد: در ساحت باور و عقاید، پیشنهاد ایشان این است که سراغ باورهایی بروید که به شما ربط دارد؛ عقایدتان مبتنی بر واقع‌گرایی باشد و باورهایتان از تعمیم شتاب‌زده نیامده باشد. در ساحت احساسات، توصیه می کنند عاشق شوید (نیک‌خواهی عام نسبت به انسان ها)، شفقت داشته باشید (نیک خواهی خاص) و از انسان ها، آینده و نیروهای ماوراءالطبیعه قطع امید کنید. در ساحت خواسته‌ها، پیشنهاد می کنند خواسته‌هایتان معطوف به زمان حال باشد و با قوانین هستی منافات نداشته باشد. در ساحت گفتار ایشان معتقدند اصل بر سکوت است و در سخن گفتن باید اصول  ۵گانه آن رعایت شود. در ساحت کردار نیز توصیه می کنند، کردار باید معطوف به لذت‌رسانی هرچه بیشتر و درد و رنج نرساندن هرچه بیشتر باشد، در کردار صداقت و طمانینه داشته باشید.

نشست نقد و بررسی کتاب «عمر دوباره» برگزار شد

در ادامه میرعبداللهی، معاون برنامه‌ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات به «عمر دوباره» از دو منظر «مسائل پیشینی و فرامتنی کتاب و نویسنده» و «نقدهای وارد بر کتاب» پرداخت.

وی اظهار داشت:  از آن‌جا که به نظر می‌آید احوال شخصی متفکران، نسبتی اگرچه اجمالی، با اندیشه‌شان دارد و آنان هم ثبوتاً و هم اثباتاً تحت تأثیر پسندها و سلیقه اجتماعی و سیاسی خود هستند و نباید ـ و نمی‌توانیم ـ منِ انسانی آنان را از منِ علمی‌شان جدا کنیم، این امر در مورد جناب ملکیان هم صدق می‌کند؛ به عبارت دیگر می‌توان پرسید دوره‌های چهارگانه فکری ایشان چقدر محصول تأمل و اندیشه‌ورزی او بوده و چقدر برآمده از میل به کنشگری سیاسی و اجتماعی است‌. از طرف دیگر، سرعت و تنوع تحولات سیاسی-اجتماعی در جامعه ما و شدت حضور آنها در میان همه گروه‌ها از جمله اصحاب اندیشه، ضرورت طرح سؤال درباره نسبت میان کار روشنفکری و پسندهای فردیِ روشنفکر را مطرح می‌کند. اهمیت این موضوع در این است که ملکیان وظیفه روشنفکر را «تقریر حقیقت و تقلیل مرارت» می‌داند و چون این وظیفه، وظیفه‌ای اخلاقی است، می‌توانیم از بروز و ظهور این نوع اخلاق‌مداری در سیره فردی روشنفکر نیز بپرسیم. بعد از رسیدن به پاسخ این پرسش است که تازه می‌توانیم بپرسیم آیا اساساً تعیین این وظیفه برای روشنفکر می‌تواند از ایراد «این‌همانی» برهد یا نه.

میرعبداللهی ادامه داد: مصطفی ملکیان، بر خلاف بسیاری از روشنفکران ایرانی ـ اگر ایشان را «روشنفکر» بدانیم ـ درس‌خوانده و باسواد است و با مواریث فکری و فرهنگی غرب آشنا و در برخی از آنها، مانند معرفت‌شناسی، صاحب‌نظر است. این ویژگی علی‌القاعده باید باعث ‌شود ایده‌ها و ارجاعات‌شان صرفاً از منظر سیاست روزمره یا پسند شخصی مطرح نشود و به اصطلاح، عقبه داشته باشد. دیگر این‌که «منظر» داشتن متفکران ما باعث می‌شود نقد منتقدان به آنان روشمند و فنی باشد. اگرچه به نظر می‌آید برخی گرایش‌های سیاسی و اجتماعی ایشان با مبنای روشنفکرانه‌شان (شکل حضور روشنفکران در عرصه عمومی) در تضاد است.

وی اضافه کرد: ملکیان یک متفکر شفاهی است و به جای این که بنویسد سخنرانی می‌کند. اگرچه رویه تحلیلی ایشان در سخنانش هم پیداست، اما نقایص روش‌شناسانه‌ او در سخنانش اتفاقاً بیشتر مشخص است. پرهیز از هیجان، آگاهی پیشین مخاطب از محتوای سخن (متن) و مستندبودن مطالب و ارائه‌ منبع و مأخذ، ویژگی‌های مهمی هستند که آنها را در نوشته سراغ می‌گیریم و نه در خطابه. پرسش این است که چرا جناب ملکیان این رویه را بیشتر می‌پسندد. به نظر، پاسخ این است که با «کنش‌گری سیاسی» و «رسالت اجتماعی» روشنفکری بیشتر مناسبت دارد. این رویه ملکیان قدری تعجب‌براگیز است؛ چون او سال‌ها تدریس کرده و پیش از ورود به فضای روشنفکری، آکادمیسین موفقی بود. متأسفانه پروژه مهم ایشان یعنی «عقلانیت و معنویت» اثر مختص و منحصر در قالب شناخته‌شده، کتاب ندارد. اقتضای تعهد روشنفکرانه‌ این است که به اندازه توجه به «مخاطب پیش‌رو» به «موضوعات فکری» هم توجه کنیم. ما از ایشان وعده‌هایی برای نگارش برخی آثار شنیده‌ایم که عملی نشده‌اند. همچنین با توجه به دقت و وسواس او در ترجمه، حضور ایشان در بازار ترجمه به رفع آسیب‌های شکلی و محتواییِ موجود کمک می‌کرد.

نشست نقد و بررسی کتاب «عمر دوباره» برگزار شد

معاون برنامه ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد تصریح کرد: سخنرانی در دانشگاه با خانه و کارگاه فرق دارد. این دومی شاید باعث کاهش نیروی ارزیابی شرکت‌کنندگان شود و به نوعی به رابطه مخرب استاد-شاگردی (مرید و مرادی) و در نهایت نقدناپذیری و خودشیفتگی دامن بزند که امروزه آن را در برخی از هواداران می‌بینیم. این جا دقیقاً آسیب نقد و فردیت است (همان فردیتی که اساس عقلانیت است) و سایه‌ سنگین استاد باعث ظهور طبقه‌ای علاقه‌مند به مباحاث فکری اما مطیع می‌شود. ضمن این‌که شفاهی‌بودن موجب تطویل و کشداربودن مطالب می‌شود که در مورد کتاب «عمر دوباره» شده است.

میرعبداللهی با اشاره به نقدهای وارد بر کتاب، اظهار داشت: موضوع اخلاق کاربستی/کاربردی هم در حوزه اسلامی و هم غربی، مسبوق به سابقه‌ای طولانی است. در غرب، میراث فکری مک‌اینتایر (نقد مدرنیته و رجوع به ارسطو) و جان راولز (عدالت و دولت رفاه) را داریم و در حوزه اسلامی نیز تصنیفات و تألیفات خواجه نصیر (آداب المتعلمین)، خواجه نظام‌الملک (سیاست‌نامه) و شهید ثانی (منیه‌المرید) را در اختیار داریم. خوب بود به تاریخ اخلاق کاربردی در مقدمه کتاب اشاره می‌شد. اخلاق کاربستی به حوزه‌های انضمامی توجه دارد (اخلاق نقد، اخلاق پژوهش، اخلاق جنسی، اخلاق محیط زیست و...) و درباره موضوعات نوپدید اخلاقی (مانند اتانازی و...) تبیینی ارائه می‌کند، اما از آن‌جا که هر مکتب اخلاقی (سودگرایی یا وظیفه‌گرایی ارسطو و نیچه) اخلاق کاربستی ویژه خود را دارد، ملزم هستیم که قبلاً در حوزه فلسفه اخلاق اتخاذ مبنا کرده باشیم و آن را به اطلاع خوانندگان هم برسانیم و این بر خلاف تأکیدات نویسنده در مقدمه کتاب است. بعلاوه این بحث، بحثی مربوط به فلسفه اخلاق و نه روان‌شناسی اخلاقی است.

وی اضافه کرد: اخلاق کاربستی زیادی فردمحور است و به محتوای عام اخلاقی توجه کافی ندارد. توجه کنیم که ما تصمیمات اخلاقی را نه در خلأ بلکه در زمینه‌های اجتماعی و عرفی می‌گیریم. بی‌توجهی به این نکته گاهی فلسفه اخلاق را به نوعی پند و اندرز اخلاقی تقلیل می‌دهد. این نکته قابل بحث است که اخلاق کاربردی، گاه ساحت معنوی ـ دینی اخلاق را نادیده می‌گیرد و همه چیز را به کاربردهای عرفی تقلیل می‌دهد؛ برای مثال نمی‌توانیم میان دو فرد، که یکی به انگیزه‌ای شرعی و دیگری با انگیزه‌ای برخاسته از فهم شخصی از امر اخلاقی، متخلقانه رفتار می‌کنند، تفاوت نگذاریم. این در حالی است که نویسنده بارها تصریح کرده‌ که سودمندی اخلاقی، ارتباطی با عقیده مابعدالطبیعی و ماوراءالطبیعی ما ندارد؛ این بی‌توجهی ممکن است به نفی مناسک بینجامد.

میرعبداللهی با اشاره به رسم الخط کتاب، بیان کرد: درست است که رسم‌الخط فارسی، امری قراردادی است، اما رسم‌الخط، به جز وجه فنی و دستوری آن، مسأله‌ای زبانی و ارتباطی نیز هست و نویسندگان باید به وجه دموکراتیک زبان هم توجه کنند. هر پیشنهاد رسم‌الخطی، بخشی از فرایند خواندن و ارتباط را شکل می‌دهد. این فرایند باید ارتباط و خواندن را تسهیل کند، نه این‌که آن را با دست انداز مواجه سازد. رسم‌الخط «عمر دوباره»، که ظاهراً پیشنهاد نویسنده است، از این دست‌اندازها خالی نیست و یکدستی عمومی در فضای نوشتن را نیز مخدوش می‌کند.

در ادامه همکاران حاضر در نشست به بیان نظرات خود در خصوص کتاب «عمر دوباره» نوشته مصطفی ملکیان پرداختند.

نشست نقد و بررسی کتاب «عمر دوباره» برگزار شد

برچسب‌ها

ارسال نظر

    • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
    • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.
3 + 5 =