به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، یادداشت مهدی رمضانی دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور، به مناسبت چهلمین روز شهادت آیتالله سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور، پنجشنبه ۷ تیرماه ۱۴۰۳ در صفحه ۲ شماره ۴۱۷۲ روزنامه فرهیختگان منتشر شده است که متن آن در ادامه آمده است.
خدا، اگر متوجهش هم نباشی، از باب اتمامحجت به رسم محبت به واسطه مودت با بنده و اینکه تو هم بندهاش هستی در لحظات غفلت یادت میکند. حالا با تلنگری، تلخی یا شیرینی که ای رفیق قدیمی درگاه ما، ما رسم رفاقت بلدیم و تو را فراموش نکردهایم، تو چطور؟! حالا تو اگر در غفلت فرو رفته باشی تلنگرش را هم نخواهی فهمید و فراقش را هم درک نخواهی کرد و غوطهور در حالت خودت، خواهی بود و اگر به لحظهای یادش بیفتی در تلنگرش دستگیرت خواهد بود. و فرمود اگر خیلی رفته باشی و دور شده باشی ما در مستی دوری رهایت خواهیم کرد تا وقتش! حالا وقتش ممکن است بیفتد بعد از مرگ که چه حال سختی است و چه وقت غیر قابل اصلاحی بعد از مرگ بیدار شدن. کاش در غفلت ما قلاب لطفش صیدمان کند. حالا ما غافلیم؟ پرتیم؟ غرق در حال خودمانیم ... اما یک تفاوت داریم؛ ما خودمان را آویزان کردهایم، دقیقاً آویزان! وصله چسبانکیطور به سیدالشهدا علیهالسلام، اگر غفلت داشتیم، اگر پرتیم، اگر غرقیم، حسین جان تو باش!
اینقدر این روزها با بهانه و بیبهانه گاه و ناگاه گریان و خندان یاد این سید میافتم که بخشی از زیستم شده است. حالا شاید بهانه شد بنویسم که من اهل عالم معنا و باطن که نیستم. شاید از دهنم بزرگتر باشد. علم غیب هم که ندارم مال ما نیست. اهل دل و معنایی هم ندیدم که بشنومش. ولی به یک چیز اعتماد دارم، آن دلم است که دروغ نمیگوید. دلم میگوید رفتن سید درد داشت، دلم میگوید غم سید سوز داشت، دلم میگوید آتش داغش دود داشت، دلم گواهی میدهد سید خیر بود؛ سراپا اخلاص. اخلاصش سفیدش کرد؛ روسفیدش. مثل موهای سر و صورتش. سید اما روضه که میخواند اشک داشت چشمانش، خجالت نمیکشید روضهخوان باشد، مینشست مقابل دوربین ناله میزد یابنشبیب. گریه فقط در غم حسین و چشمانش کارخانه بلور میشد؛ میگفت کشتی نجات حسین(ع) است؛ سوار شوید و ناله میزد. سید که نوکر امام رضا(ع) بود. روضهخوان جد امام رضا(ع) بود. حالا به یقین در آغوش امام رضاست و درجوار مولایش حسین(ع). حالا آقا سید به اربابانت که شرقی و غربی نیستند و عمقی و قلبی هستند بگو ما دوستشان داریم. آقای روسپید غم تو هم در امتداد غم اجدادت بود، مثل حاج قاسم؛ وگرنه رئیس جمهور کم ندیدیم که بودنشان غم بود. آقای سیدابراهیم به اباعبدالله بگو دوستش داریم، ما را وصله بداند، ضمناً حواست باشد، حواس ما هست. آقایمان یادمان داد. راز شهادت اشک است. اشک ... همین.
نسخه الکترونیک صفحه ۲ شماره ۴۱۷۲ روزنامه فرهیختگان را از اینجا دریافت کنید.
ارسال نظر