به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان قم، به مناسبت چهلمین روز شهادت حضرت آیت الله سیدابراهیم رئیسی، رئیس جمهور مردمی و همراهان ایشان، به همت اداره کل کتابخانه های عمومی استان قم و با همکاری معاونت فرهنگی، اجتماعی و زیارت استانداری قم، جمعیت هلال احمر استان، آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه(س)، خانه مطبوعات و هیئت خادم الرضا(ع) و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، سوگواره اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه با عنوان «اربعین شهید رئیسی عزیز و شهدای پرواز اردیبهشت» با حضور اسماعیل حسینی مقدم، معاون فرهنگی، اجتماعی و زیارت استانداری قم؛ مهدی کلانترزاده، مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل شهرداری قم؛ محمدرضا بهرامی، مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان قم؛ حمید مکارم، رئیس نمایندگی وزارت امور خارجه در قم؛ سرهنگ باطنی فرمانده حوزه مقاومت اداری حضرت رسول(ص)؛روحالله کریمی، رئیس اداره فرهنگی و کتاب اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان؛ محمدحسین قاسمی، مدیر انتشارات کتابک؛ قدرت الله شفیعی، شاعر؛ احمد ظهرابی، مهدی بخشی و علی قاسمیان از عکاسان استان؛ مرضیه نفری، نویسنده؛ علی اکبر احمدلو، مدیر کتابخانه دانشگاه قم؛ مختارعلی ستایش از معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان؛ مهدی توکلیان، مدیرکل کتابخانههای عمومی استان و جمعی از داوطلبان جمعیت حلال اهمر استان و جمعی از کتابداران در سالن غدیر کتابخانه عمومی آیت الله خامنهای برگزار شد.
نگاه ویژه شهید رئیسی به حوزه فرهنگ و کتاب
در ابتدای این مراسم، مهدی توکلیان، مدیرکل کتابخانههای عمومی استان قم ضمن خیر مقدم به جمعیت داوطلب هلال احمر و کتابداران حاضر در مراسم، گفت: این برنامه ادای دین اصحاب فرهنگ هنر و رسانه نسبت به خدماتی است که از رییس جمهور شهید به یادگار مانده است و در نمایشگاه عکسی که به همت همکارانم برگزار شده، تعدادی از خصلت های نیک این شهید عزیز به تصویر کشیده شده است.
وی در ادامه تاکید کرد: دولت سیزدهم و شخص رئیس جمهور شهید، نگاه ویژه ای به حوزه ترویج و توسعه کتاب و کتابخوانی داشتند و در این دولت، پروژه های بسیار مهمی از جمله کتابخانه مرکزی قم به سرانجام رسید و همچنین حضور ایشان در جمع کتابداران برگزیده در روز کتابدار، نشان از اهمیت ایشان به فرهنگ و به خصوص کتابخوانی بود.
وی همچنین اظهار داشت: ابلاغ ویژه به استانداران دولت سیزدهم در تکمیل پروژه های کتابخانه های مرکزی، راه اندازی کتابخانه های سیار از جمله اقدامات ایشان در توسعه عدالت فرهنگی و انس بیشتر مردم با کتاب و کتابخوانی بود که امیدواریم با انتخاب هوشمندانه مردم در ۱۵ تیر ماه، این مسیر ادامه دار باشد و بتوانیم از خون شهیدان خدمت و شهدای هشت سال دفاع مقدس استان پاسداری کنیم.
خلق اثر در قالب هنر، بهترین روایتگری و ارائه راهکار به جامعه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است
در ادامه این مراسم، اسماعیل حسینی مقدم، معاون فرهنگی، اجتماعی و زیارت استانداری قم گفت: هنر ملال آور نیست چون آفریده نخبگان و هوشمندانی است که بر مهمات جامعه تمرکز دارند و در قالب خلق اثر، بهترین روایتگری و راهکار را به جامعه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تقدیم می کنند.
وی افزود: امیرالمومنین(ع) در حدیثی فرمودند: «کمالات درجات متفاوتی دارند، تا هنگامی که فردی به شهادت برسد و هرگاه به شهادت رسید، کمالی بالاتر از آن یافت نشود.» به تعبیر شهید سلیمانی عزیز، تا وقتی که کسی شهیدانه زندگی نکند، شهید نمی شود و شهیدانه زیستن انسان را به قله های مختلف که ختم به مسیر کمال و شهادت است، هدایت می کند.
حسینی مقدم تصریح کرد: همه خاطراتی که امروز توسط عکاسان، شاعران و نویسندگان گفته شد، ماهیت و هویت شهید را نشان می دهد و اگر غیر از این باشیم، توفیق شهادت نداریم و بالاترین مزد جهاد فی سبیل الله به ما داده نمی شود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: زمانی که خبر سانحه پرواز رئیس جمهور به مردم رسید، ساعت ها مردم دست به دعا برداشتند تا اینکه خبر رسید که رییس جمهور و همراهانش در غریبانه ترین شرایط به خدا پیوستند. مردم غوغایی به پا کردند که دنیا نظاره گر آن بود و قم مرکز اصلی این غوغا بود که مورد تمجید مقام معظم رهبری قرار گرفت؛ کما اینکه در انتخابات نیز استان قم از نظر مشارکت رشد داشت و امیدواریم در ۱۵ تیر ماه نیز شاهد این حماسه باشیم.
ادب و فروتنی شهید امیرعبداللهیان با همکاران و منتقدان زبانزد بود
حمید مکارم، رئیس نمایندگی وزارت امور خارجه در قم نیز در این مراسم با اشاره به ارتباط کاری خود با شهید امیرعبداللهیان گفت: در ده سالی که در قم حضور دارم خیلی سخنرانی نکردم، اما بعد از شهادت شهدای خدمت و به ویژه شهید امیرعبداللهیان به جهت آشنایی دیرینه با ایشان و رابطه تنگاتنگی که بین ما ایجاد شده بود، خاطرات زیادی از ایشان دارم که دوست دارم با مردم عزیز در میان بگذارم.
وی اضافه کرد: روز گذشته در وزارت امور خارجه بودم و با تعدادی از مدیران ارشد وزارتخانه دیدارهایی داشتم. فضای حاکم بر وزارت امور خارجه هنوز به گونه ای است که کسی شهادت ایشان را باور نکرده است.
مکارم ادامه داد: یکی از مدیران وزارت امور خارجه دیروز می گفتند که سه روز بعد از شهادت شهید امیرعبداللهیان به دفترشان رفتیم و نظم و ترتیب عجیب مطالب ایشان که نشانه نظم شخصیتی ایشان بود، بسیار برایمان قابل توجه بود؛ همچنین دفتر یادداشت های شخصی ایشان که در هر ملاقاتی صحبت های طرف مقابل را یادداشت می کردند در دفتر ایشان به چشم می خورد که نشان از تواضع ایشان بود.
وی تصریح کرد: یکی دیگر از ویژگی های ایشان، خانواده دوستی بود؛ چون ایشان به جهت مشغله کاری کمتر فرصت می کردند با خانواده باشند، گاهی در سفر های کاری و دیدار با مراجع، با خانواده به قم سفر می کردند و در طول سفر بسیار حساس بودند که مخارج خانواده ایشان از حساب شخصی ایشان پرداخت شود.
رئیس نمایندگی وزارت امور خارجه در قم پیرامون توجه شهید امیرعبداللهیان به همکارانشان خاطرنشان کرد: ایشان خیلی پیگیر مسائل شخصی همکاران بودند و مشکلات آنها را شخصا پیگیری می کردند یا اگر یکی از اعضای خانواده آنها فوت می کرد شخصا پیام می دادند و تماس می گرفتند.
وی افزود: ادب شهید امیرعبداللهیان در وزارت امور خارجه زبانزد بود به گونه ای که در تعامل با همکاران و مردم و حتی منتقدان بسیار فروتنانه و مودب رفتار می کردند و حتی در تعاملات کاری به جای کار دستوری، اقناعی عمل می کردند.
مکارم در پایان ابراز داشت: شهید امیرعبداللهیان از پایین ترین رتبه ها در وزارت خارجه آغاز کردند و با تلاش خودشان سلسله مراتب را طی کرده و به وزارت رسیدند. در طول وزارت ایشان هم رابطه ما با کشور های عربی و منطقه بسیار بهتر شد و وزارت امور خارجه در مدت مدیریت ایشان به عنوان وزارت نمونه در دولت انتخاب شد.
در این مراسم همچنین تعدادی از عکاسان همراه شهید رئیسی در سفر دوم ایشان به قم و مراسم تشیع جنازه ایشان همراه با پخش تصاویر، به روایتگری دیده های خود از این دو رویداد پرداختند.
رفتار فروتنانه شهید رئیسی در تیم حفاظت ایشان نیز مشهود بود
احمد ظهرابی عکاس خبری استان قم در این مراسم گفت: در دور دومی که رییس جمهور رییسی به شهر مقدس قم سفر کردند، تغییر محسوسی در رفتار تیم حفاظت ریاست جمهوری دیده می شد و این نشان از این بود که نوع رفتار رئیس جمهور تاثیر زیادی بر اطرافیان او دارد. نزدیکی مردم به رئیس جمهور شهید بسیار زیاد بود، به گونه ای که ثبت آن در تصاویر کار چندان سختی نبود و نامه های مردم به ایشان نشان از امید مردم به حل مشکلاتشان بود.
ظهرابی در پایان خاطرنشان کرد: شب قبل از حادثه بالگرد که شب میلاد امام رضا (ع) هم بود، من در پشت بام حرم حضرت فاطمه معصومه (س) بودم تا تصویر جمعیت را ثبت کنم و گل های پژمرده ای را در پشت بام دیدم و احساس کردم که باید منتظر خبر شهادت ایشان باشیم.
مراسم تشییع شهید رئیسی بسیار احساسی و حزن انگیز بود
مهدی بخشی، عکاس و رئیس هیات مدیره خانه مطبوعات استان قم نیز در این مراسم گفت: سرعت ماشین در مراسم تشییع نسبتا زیاد بود و این موضوع کار عکاسان برای ثبت تصاویر را سخت می کرد؛ هر لحظه باید توقف می کردیم و عکس می گرفتیم.
وی افزود: در مقایسه بین مراسم تشییع شهید رییسی و شهید سلیمانی یک تفاوت به نظر می رسید و آن این بود که در مراسم شهید سلیمانی، روح انتقام خواهی در بین مردم بسیار به چشم می خورد و در مراسم شهید رئیسی غلبه احساسات و حزن در بین مردم بیشتر بود.
روحیه خستگی ناپذیری شهید رئیسی ستودنی بود
علی قاسمیان، عکاس حرم حضرت فاطمه معصومه (س) نیز در این مراسم گفت: شب ولادت حضرت معصومه (س) به ما گفتند که ایشان برای زیارت و سخنرانی به حرم حضرت معصومه (س) خواهند آمد و من در همان شب می خواستم از مراسم گل آرایی حرم عکس بگیرم. ایشان ساعت یک و نیم نصف شب بدون حفاظت خاصی آمدند و تا ساعت ۲:۳۰ زیارت کردند و رفتند و باز ساعت ۷ صبح دوباره برگشتند و در حرم سخنرانی کردند. این خستگی ناپذیری ایشان ستودنی بود.
در این مراسم همچنین، قدرت الله شفیعی، جانباز و شاعر نابینای استان قم به شعرخوانی پرداخت که در ادامه متن شعر وی آمده است:
در آن شفق، که خون دلش، خط سیر شد
با مرگ سرخ، عاقبت او، به خیر شد.
با رفتن آن، بت شکن آخر الزمان
رخت سیاه، بر تن محراب و دیر شد.
مرد خلوص، با پر و بال تلاش خویش
در بین شعله، شهپر ققنوس طیر شد.
همراه با، قافله ی آسمانیان
پروانهوش، چون، شهدای جفیر شد.
پرواز سرخ، لایق مردان خدمت است
بیچاره، آن که، عاشق فرهنگ غیر شد
روایت خوانی زینب قربانعلی زادگان، از نویسندگان قمی نیز از دیگر برنامه های این مراسم بود که در ادامه متن روایت این نویسنده با عنوان «قدم های نیابتی» آمده است:
«زودتر از قرارمان رسیدم. زنگ در را زدم. نفیسه با صدای بلند از حیاط گفت:«اومدم زینب جان اومدم».
طولی نکشید که در باز شد. لبخند روی لبم خشک شد. در چهارچوب در پیرزنی با عصا ظاهر شد. نفیسه از پشت او سرش را کج کرد و سلام کرد. توی دلم گفتم هر چه رشته بودیم پنبه شد. مراقبت از بچه تو شکمم کم بود، مراقبت از مادربزرگ توی آن شلوغی هم اضافه کاری جدید خواهد شد. خنده مصنوعی روی صورتم گذاشتم و سلام کردم. پیرزن دسته عصایش را محکم چسبید و از پله پایین آمد.
«سلام به روی ماهت مادر»
کلی سوال توی ذهنم میچرخید. اینکه رفتن به مراسم تشیع چه قدر برایم اهمیت داشت، زنگ هوشیار شده بود و دائم آلارام میداد. میخواستم از مراسم روایتهای درست و حسابی بنویسم. نفیسه هم میدانست. خودش هم عکاس بود. اما حالا با مادربزرگش اصلا معلوم نبود بتوانیم نقشه هایمان را عملی کنیم یا نه. نفیسه متوجه چهره نگرانم شد. خودش سر بحث را باز کرد. یواش صحبت میکرد که مادربزرگش نشنود. «هرچی گفتم شما نیا قبول نکردی. میگه کار را که کرد آنکه تمام کرد». مادربزرگ این جمله را شنید. رو به من کرد و گفت «آره مادر این حرف درستیه. من از اون روز که گفتن برای پیدا کردنشون دعا کنم تا فرداش خواب به چشمم نیومد. اما حالا که خواست خدا این بوده وظیفه امِ مهمون امام رضا رو بدرقه کنم».حرفش به دلم نشست. ابراهیم هایی که می شناختم جلویم صف بستند. ابراهیم خلیل، ابراهیم هادی، ابراهیم همت. همه شان هم کار را تمام کرده بودند. آن هم به بهترین شکل.
بر خلاف انتظار اسنپ زود رسید. خدا خدا می کردم روایتم به جریان مادربزرگ ختم نشود. ناگهان جرقهایی توی مغزم خورد. اصلا بد نیست فکر کنم روایتم شروع شده و تا الان دراسنپ با ما آمده. با این فکر رو به مادر بزرگ کردم و پرسیدم«مادر کسی از شما توقع نداشت بیاین سختتونه با این پا درد». صلوات فرستادنش را نصفه رها کرد و گفت من به نیابت از کسی میام مادر.
برایم جالب بود. طواف نیابتی، نماز نیابتی شنیده بودم اما تشیع رفتن نیابتی واقعا نوبر بود. خودش ادامه داد «به نیابت از بی بی گل میرم».نفیسه دیروز عکسش را نشانم داد داستانش را برایم تعریف کرد. هم سن و سال من بود. اگر اینجا بود حتما خودش را میرساند. با تعجب گفتم بی بی گل آن سر کشور چه میداند، شما چه میکنید.
با همان آرامش جواب داد«بی بی گل نمیداند. خدا که می داند» قانع شدم. دستور ساخت خانه بی بی گل توسط رییس جمهور، آن موقع ها تیتر خبرها شده و الحق که سید محرومان لقب شایسته ایی برایشان بود. ابراهیم خلیل خانه خدا را ساخت، ابراهیم رییسی خانه بیبی گل را. شاید قیاس درستی نباشد اما حدیث «من در قلبهای شکسته ام» خیالم را راحت میکند که خانه خدا در قلب بی بی گل هم بوده. کاش بیبی گل اینجا حضور داشت. حتما از خیال تعمییر خانه اش تا زندگی کردن همان خیال را، شیرین برایم تعریف میکرد. اسنپ نزدیک بلوار پیامبر اعظم رسید. مسیر تردد خوردو ها بسته بود. باید ادامه راه را پیاده می رفتیم. با ازدحام جمعیت سرعت قدم هایمان اندازه سرعت قدم مادربزگ شد. گرمای هوا مانع از آمدن هیچ قشری نبود. همانقدر که عصا زنان آمده بودند کالسکه سواران هم کم نبودند. نمی دانم چند قدم نیابتی روی آسفالت برداشته میشد. کدام اشک نیابتی ریخته میشد، اما معلوم بود که همه با عشق قدم در این راه گذاشته اند. تا یک ساعت قبل می خواستم روایت جریان سازی بنویسم اما جریان به دست مردم ساخته شده بود. ساعت از حضور پیکر ها گذشته بود. سید اهل دیر کردن نبود. شاید می خواست همه آن هایی که پای آمدنشان لنگ می زد می رسیدند. کسی که قدم زدن میان مردم را به پشت میز نشینی ترجیح می داد حتما دوست داشت روی دست های بیشتری به خانه ابدی می رفت.جمله «کار را که کرد» مادربزرگ توی سرم رژه می رفت. غصه کارهای نیمه کاره رییس جمهور حسرت بزرگی شده بود و قلبم را مچاله می کرد. خدا می داند فکر افتتاح کدام بیمارستان و کارخانه و کارگاه خواب شب را برایش حرام کرده بود. صدای تکبیر حواس پرت شده ام را جمع کرد. مهمان ها رسیده بودند. پرچم های سه رنگ ایران روی دست مردم خود نمایی می کرد. بوی تند اسفند نفسم را می سوزاند. مادربزرگ اشک هایش را با گوشه روسری اش پاک میکرد و زیر لب شعر خوش آمد محلی میخواند. راستی آن همه اشک و آن همه دعای خیر را که کنار هم می گذاشتی برای سفر آخرت کافی به نظر میرسید. کار دنیا که تمامی ندارد هرچه بماند برایمان همین دعای خیر است و بس. شاید آخرین ماموریت رییس جمهور شهید همین وحدت ملت زیر پرچم ایران بود. قصه همه روایت ها هم تا بوده همین بوده. اصلا مادربزرگ درست میگفت کار را که کرد آن که تمام کرد.
اجرای گروه سرود علمدار و کلیپ هایی از حضور شهید رییسی در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) و مراسم تشییع شهدای خدمت از دیگر برنامه های این مراسم بود.
صدمین جلد شناسنامه شهید با عنوان شهید سید ابراهیم رییسی رونمایی شد
در پایان این مراسم نیز از کتاب «شناسنامه شهید ابراهیم رئیسی» منتشر شده توسط انتشارات کتابک با حضور جمعی از مسئولین استانی رونمایی شد.
محمدحسین قاسمی، مدیر انتشارات کتابک در حاشیه این رونمایی گفت: انتشارات کتابک چند سالی است که این مجموعه شناسنامه های شهدا را ویژه کودکان و نوجوانان منتشر می کند و این صدمین جلد از این مجموعه است که به زودی برای وزیر شهید نیز آماده خواهد شد. همچنین دو کتاب با عناوین «آقای رئیس جمهور» و «آقای وزیر» نیز ویژه نوجوانان در حال چاپ است که به زودی با همکاری نهاد کتابخانه های عمومی رونمایی خواهد شد.
ارسال نظر