به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، صبح چهارشنبه ۲۳ آبان ماه، در اولین روز از سیودومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، مراسم تجدید میثاق دستاندرکاران هفته کتاب، کتابداران و کارکنان نهاد کتابخانههای عمومی کشور با آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و شهدا به میزبانی حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی، تولیت آستان مقدس امام خمینی(ره) و با حضور عبدالحسین کلانتری، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران و دبیر هفته کتاب و مهدی رمضانی، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور در مرقد مطهر امام خمینی(ره) برگزار شد.
در این جلسه صمیمانه، حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی، تولیت آستان مقدس امام خمینی(ره) ضمن تبریک هفته کتاب به همه حضار و اظهار خرسندی از حضور کتابداران و مسئولان حاضر در جلسه، یاد امام و فرزندان امام و شهدا را گرامی داشت و اظهار داشت: کتاب در لغت عرب، از ماده کَتَبَ گرفته شده و بهمعنای تثبیت و تحکیم هر چیزی در جای مناسب خودش است و برای همین هم به امر کتابت هم کتاب میگویند؛ چون علوم یا تعهدات یا دعاوی و خاطرات، چیزهایی را ثبت میکند تا فراموش نشود. از وقتی کتاب پدید میآید، کتابخانه هم پدید میآید پس قدمت کتابخانه به اندازه کتاب است که البته در ابتدا به قشر خاصی اختصاص داشته و عمومی نبوده است.
وی افزود: چاپ و نشر هم بهراحتی امروز نبوده و در قدیم شغلهایی پیرامون کتاب مثل نسّاخ و ورّاق بودند که کار کپیکردن از کتابها را انجام میدادند که امروز دیگر اثر از آنها نیست. ابنسینا اگر به دربار پادشاهان میرفت برای استفاده از کتابخانههای آنان بود. صنعت چاپ که پدید آمد، این مسئله توسعه پیدا کرد و نقش عمومی بهخود گرفت که در باسوادشدن اقشار جامعه بیتأثیر نبود. این سنت بشری و تمدنی است که هر جا کتاب و علوم آنجا باشد، قدرت هم همانجاست. تاریخ را که ورق بزنید میبینید که هر جا کتاب شکل گرفت، دانشمندان جمع شدند و کتابها و کتابخانههایشان شکل گرفت. فرق انبیاء و نوابغ در این است که نخبگان نتیجه پیشرفت جوامع هستند و معلول پیشرفت علمی جامعه خود هستند که از آن بوعلیسیناها بیرون میآید. ولی پیامبران نتیجه سقوط جامعه و علت پیشرفت جوامع خود هستند.
تولیت آستان امام خمینی(ره) ادامه داد: هر جا که تمدنی شکل گرفته علاوه بر قدرت و ثروت، علم هم در کنار او شکل گرفته است. تیمور در سمرقند و بخارا تمام شاعران و دانشمندان عصر خود را جمع کرد و چنگیز هم چنین بود. تمدن عباسیان هم در بصره و بعد در بغداد و امویان هم در شام اینگونه کتاب و علم را تجمیع کردند. کتابخانه اسکندریه در مصر هم از این دست مراکز علمی است که چندین هزار جلد کتاب داشتند. کتاب پیش از این که به شکل امروزین باشد به شکل طومار بوده است که آرامآرام به مصحف تبدیل شده و مجموعهای از برگههایی که شیرازه و صحافی دارند، شکل گرفت. بههمان اندازه که بشر به کتابت رسید و از طومار به کتاب و بعد به چاپ رسید، امروز ما وارد عرصه مدرن و دیجیتال شدهایم. این به معنای بیارزش شدن کتاب نیست و اتفاقاً بهمعنای نوع دیگری از کتابداری و کتابخوانی و اطلاع از مضامین بشری است که شکل گرفته است. روزگاری کتابخانه محل نگهداری کتاب بود و بعد محل تجمع و مطالعه کتابخوانان شد اما اکنون خودمان را با حرکتهای که جدید شروع میشود مثل نشر دیجیتال، کتابهای صوتی و انواع دیگری که در آینده خواهد آمد و ممکن است پیشرفتهتر شود مییابیم. باید فضای کتاب و کتابخانهای خود را با این نکات، جدید کنیم.
وی همچنین تأکید کرد: آقای رمضانی گفتند که امروزه خدمات متفاوتی در کتابخانههای عمومی ارائه میشود، اما امروز ممیزیهایی که برای یک کتاب ۵۰۰ صفحهای با تیراژ ۵۰۰ نسخه انجام میدهیم کاری را از پیش نمیبرد. ما در چیزهایی گیر کردهایم که دنیا دارد از آن عبور کرده است. آفت کتاب چیزهای دیگری هم هست؛ مثل اینکه کتاب چون چیز ارزشمندی است، شهرت و ثروت با خود میآورد و بعضاً پلکان ترقی در قدرت میشود اما چه ارزشی دارد؟ شیخ انصاری ۱۴۰ سال پیش دو جلد کتاب مکاسب نوشت یا آخوند خراسانی که دو جلد کفایةالاصول را نوشت و تمام کتب حوزه علمیه تا الآن پیرامون آنها نوشته شده است آن وقت یک نفر ۵۵۰ جلد کتاب نوشته که باید دید به چه دردی میخورد؟ باید کاری کنید که ارزش کتاب به میزان صفحاتش نباشد. دنیای جدید دنیایی است که تلاش کرده کیفیت را به کمیت برگرداند. یک عده کتابساز هستند و خیلی خوب هم این کار را بلدند. من منکر این مطلب در کتب ترویجی مثل کودک و نوجوان یا ترجمه نیستم ولی بسیاری از این ارقام و اعداد در هر لباس و شغلی اگر بود مشکل بزرگی را ایجاد میکرد.
این استاد حوزه در پایان نکاتی از سیره کتابداری و کتابخوانی امام خمینی(ره) خاطرنشان کرد و گفت: امام کمکتاب بود و در خانه ایشان شاید ۱۰ تا ۳۰ جلد کتاب بیشتر نبود. ولی دوستانی داشتند که پرکتاب بودند. پدرم (مرحوم حجتالاسلام سیداحمد خمینی) میگفت امام روی یک کاغذ مثلاً مینوشت: رسائل جلد ۱۶؛ و به من میداد و من میرفتم به خانه مرحوم آیتالله سیداحمد زنجانی و کتاب را میگرفتم و میآوردم. امام پرمطالعه بود ولی پرکتاب نبود و از کتابخانه سیار استفاده میکرد و عملاً پدرم کتابدار این کتابخانه سیار بود. شما کار بسیار مهم و ارزشمندی دارید و قدرش را بدانید. امیدوارم دوستان مسئولین، هر چه در توانشان هست برای رفع مشکلات شما انجام دهند.
ارسال نظر