به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، در یادداشت محمدهادی ناصری طاهری، مدیرکل کتابخانههای عمومی استان تهران که در روزنامه ایران منتشر شده آمده است:
بیایید دو کلمه خودمانیتر حرف بزنیم؛ کمی ژرفتر به آنچه دارد اتفاق میافتد، فکر کنیم.
امروز با پدیدهای که کارشناسان انفجار اطلاعات اصطلاح کردهاند، مواجهیم. جهانی که در آن زندگی میکنیم جهان دنیای اطلاعات است، دنیایی لبریز از هزاران هزار کلمه و تصویر و فیلم؛ دنیایی که همه این هزاران را با ماهواره و تلویزیون و اینترنت بههم مربوط و به قول مک لوهان به دهکده جهانی بدل میکند؛ دهکدهای که راه گریزی از آن نیست.
گریختن مطلوب طبع آنانی است که به عافیت میاندیشند. نیچه در باب رویارویی با حقیقت اشیا و رویدادها میگوید: «خانههایتان را در دامنههای کوه آتشفشان بنا کنید.» پارادوکس عمیقی است، نیست؟ مأمن سکنی و آرامش را در دل خطر بنا کردن! بیآنکه مضطرب شود و مستحیل در مواد مذاب سرازیر شده از کوه. براستی کدام حصار است که میتواند در برابر هجوم سرازیر شده از انبوه اطلاعات، دژی مستحکم و گسستناپذیری در برابر اندیشه انسان ایجاد کند؟ چگونه میتوانیم شهروند مطیعی برای این دهکده جهانی که هجمهای از اطلاعات که از زمین و آسمان بر اندیشه انسان فرود میآیند و آن را به هر سو میکشد، نباشیم؟ چگونه میتوانیم مستحیل در جامعهای نشویم که بر بنیانهای پوسیده حصارهای اطلاعاتی استوار و مستحکم است؟
نه؛ نمیخواهیم کلیشهای حرف بزنیم. اما واقع داستان همین است. تنها کتاب است که دژ مستحکمی در اطراف اندیشه انسان بنا کرده و او را در این سیلاب اطلاعاتی مانا و ماندگار میکند. بله؛ مانا و ماندگار! تعجب نکنید که کتاب را اکسیر روح و جان آدمی بنامیم و کتابخوان را قشری «خودجاودانهساز» [۱] بخوانیم. برای آدمی که تن به فرسودگی خاک میدهد تنها اندیشه و کردار اوست که باقی میماند و کتاب، این مجموعه منظم و منسجم، آب حیات سیال و روانی است که ساحت اندیشه بشر را از فرسودگی و رکود به سمت پویایی و قوام و تعالی پیش میبرد. این راز ماندگاری بشر است در عصر بحران زده انفجار اطلاعات.
این صغری و کبری چیدنها برای این بود که برسیم به اینجا و بپرسیم: مایی که با چشمانداز رسیدن به تمدن نوین اسلامی خلاف جهت دهکده جهانی در حال شنا کردن هستیم، برای کتاب ـ با همه تفاصیلی که بالا گفتیم ـ چه کردهایم؟ هر کدام از ما در هر جایگاه و پست و مقامی که هستیم و به فرموده رهبری حکیم انقلاب «همانجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است» این مسیر اندیشه ورزی و آگاهی را برای رسیدن به قله تمدنی چگونه هموار کردهایم؟
ما در مرکز دنیای نهاد کتابخانههای عمومی کشور از «کودک» شروع کردهایم و با نگاه تربیتی برای پرورش کودک بالنده و طراز، در این مسیر گام برداشتیم. اندیشه ورزی، شادابی و امید و معنویت، نگاه ما برای ایجاد یک کلیت منسجم در شخصیت کودک است.
اینجا مجال سیاهه کردن خدمات و برنامههایی که در کتابخانههای عمومی برای کودکان طراحی و برنامه ریزی و اجرا کردهایم نیست و فقط به یک نمونه آن اشاره میکنم.
پویانمایی «آقا و خانم کتابدار» اقدامی برخاسته از وظیفه ذاتی کتابخانههای عمومی و استفاده از ظرفیتهای مغفول حوزه رسانه کودک بود که در دوران مدیریت جدید نهاد کتابخانههای عمومی و با نگاه به آیندهای که «نسل نوخاسته»، جوانان آگاه آن خواهند شد، تولید گردید.
از آنجا که «قهرمان سازی» در پویانمایی اثر تربیتی عمیقی بر کودک دارد، علاوه بر ۵ شخصیت خلقشده در این پویانمایی، آقا و خانمی که کتابدار کتابخانه هستند، شخصتهای محوری هر قسمت میباشند که علاوه بر فضای طنزی که حاکم بر داستان هر قسمت است و کودک را مجذوب خود میکند، آموزشهای عمومی و آداب شهروندی در کتابخانه را به کودک آموزش میدهد.
نیل پستمن در کتاب «نقش رسانههای تصویری در زوال دوران کودکی»، دوران کودکی را «جهان تصورات و تخیلات و دنیای احساسات و اندیشه» میداند. با همین نگاه پویانمایی آقا و خانم کتابدار تخیل و احساسات کودک را درگیر میکند و فضای ظاهری خشک و غیرجذاب کتابخانه را در منظر کودک خواستنی و جذاب میکند.
به هر روی، این پویانمایی و داستانها و موضوعات آن در مرحله اول در اتاق فکری متشکل از افرادی خوش ذوق و خوش فکر به مرحله تولید رسید و ۱۰ قسمت آن تولید گردید. خروجی کار و دیدن استقبال کودکان، انگیزهمان را برای ادامه راه بیشتر کرد. در مرحله دوم نیز پس از چکش کاری نظام موضوعات و محتوا در اتاق فکر، ۱۰ قسمت دیگر آن نیز تولید گردید.
جذابیت بصری شخصیتهای کارتونی این پویانمایی برای کودکان بهگونهای بود که از آنها در طراحی استیکرهای کتابخانههای سیار نیز استفاده شد. از سویی اتفاق مبارکی که امسال در دوران کرونا رخ داد، پخش این پویانمایی از مانیتورهای بیمارستان تخصصی کودکان بود که دیدن استقبال کودکان بیمار و سرطانی این بیمارستان، خستگی را از دوش همه ما برداشت.
القصه، ما برای شکستن حصارهای اطلاعاتی در این دهکده جهانی گریزناپذیر و برای هموار کردن مسیر آگاهی و اندیشه ورزی، از کودک شروع کردهایم و در این مسیر ثابت قدمیم... فاستقم کما امرت؛ انشاءالله
[۱]. رک: کتاب «از کتاب رهایی نداریم»