به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانههای عمومی خراسان رضوی، آئین عصر شعر سراسری «اسم شب، صبح است» با حضور حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر سبزیان، مدیرکل کتابخانههای عمومی خراسان رضوی و جمعی از شاعران بومی به همت محفل ادبی رواق ادب اداره کل کتابخانه های عمومی خراسان رضوی و به نشانه حمایت از فلسطین برگزار شد.
در ابتدا حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر سبزیان، مدیرکل کتابخانههای عمومی خراسان رضوی ضمن تبریک ولادت حضرت امام حسن عسگری(ع) و محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، گفت: امیدوارم به دعای خیر حضرت قائم(عج) ریشه ظلم و ستم و به ویژه رژیم اشغالگر صهیونیستی هر چه زودتر از جهان کنده شود.
وی با اشاره به ابتکار عمل نهاد کتابخانههای عمومی کشور در برگزاری آئین عصر شعر «اسم شب، صبح است»، اظهار کرد: این محفل ادبی به صورت سراسری و به میزبانی استانهای مختلف از جمله خراسان رضوی در حال برگزاری است. شاعران بومی با حضور در این محفل به نمایندگی از مردم ایران با خوانش آثار خود به همدردی با کودکان غزه و مردمان مظلوم فلسطین میپردازند. این کمترین کار در مجموعه کتابخانههای عمومی است؛ اما همین کمترین نیز به منظور رساندن صدای مردم ایران در راستای ابراز همدردی و حمایت از مردم مظلوم فلسطین است.
مدیرکل کتابخانههای عمومی خراسان رضوی با اشاره به سابقه شعر در مسائل فلسطین، افزود: در واقع شاعران با سرودن شعر نخستین واکنش را در خصوص اشغال فلسطین داشتهاند. این بدین معناست که شعر همپای مقاومت در تاریخ مبارزات حق علیه باطل حضور داشته است.
وی ابراز کرد: اعتقاد داریم فلسطین پاره تن اسلام است و همه جهان اسلام باید برای آزادسازی و ابراز همدردی با مردم فلسطین حرکتی موثر انجام دهند. شاعران و ادیبان نیز در قالب سرودن شدن به ادای دین در این حوزه میپردازند.
علی اکبر سبزیان، مدیرکل کتابخانههای عمومی خراسان رضوی با اشاره به نام این آئین گفت: «اسم شب، صبح است» و ما نیز امیدواریم طلوع صلح و آزادگی را از کشور فلسطین شاهد باشیم. چنانچه مقام معظم رهبری و امام راحل فرمودهاند، امیدواریم هر چه زودتر شاهد سرنگونی رژیم اشغالگر صهیونیست باشیم.
مصاف گله روباه، شیر میخواهد
نبرد فتنه سپاهی بصیر میخواهد
بهوش باش و ببین فتنههای شیطان را
جهاد، مؤمن روشن ضمیر میخواهد
مباد کور کند زرق و برق زر ما را
مسیر حفظ ولا، چشم سیر میخواهد
قیام گاه به پیکار و گاه در صبر است
نبرد، مرد صبور و دلیر میخواهد
مرید شاه شهیدان، قیام عاشورا
وفای عهد تو را از غدیر میخواهد
کنون که کفر سلاحش فریب و تزویر است
کمان شیعه ز تدبیر، تیر میخواهد
به اهل ظلمت و باطل مباد دل بدهی
طریق نور، دلی حق پذیر میخواهد
عمل به «لا تطع الکافرین»، سعادت ماست
«حیات شیعه، جهاد کبیر میخواهد»
من از تبار حبیبم مرا به غیر مخوان
مرا به سازش با طلحه و زبیر مخوان
نوید اطاعتی
امروز پخش یک خبر
خیلی دل من را شکست
در آن شنیدم شهر تو
درگیر جنگ سختی است
جنگندهای بر شهر تو
صد بمب و موشک ریخته
در خانهی تو سنگ و خاک
روی عروسک ریخته
حالا فقط با یاد تو
میخوابم و پا میشوم
هر لحظه من فکر توام
وقتی که تنها میشوم
اصلا بگو این روزها
از خانه بیرون میروی؟
با مادرت یا دوستت
تا باغ زیتون میروی؟
من آرزو دارم دلت
از غصهها خالی شود
هر کوچهی «غزه» پر از
فریاد خوشحالی شود
********************************************
از خنده و شادی نشانی نیست
از آب و آبادی نشانی نیست
روی درختان، آشیانی نیست
اینجا تمام خوشهها وارونه میرویند
جای سلام و سبزی از پاییز میگویند
در انتظار گرمی دستان مشتاق است
در آسمان جای کبوتر
تنها رد بال کلاغ است
یخ کرده بال شاپرک در زیر آوار
دفن است صدها خاطره در کنج دیوار
زهرا عراقی
غم مخور فصلِ خزان، روزی بهاری میشود
عاقبت روی لبانت خنده جاری میشود
پشتِ دشمن بشکند از صبر و از ایثارِ تو
عشق هم شرمندۀ این بردباری میشود
مسجدُالأقصی شهادت میدهد داغِ تو را
تیغِ آهت بر دلش چون زخمِ کاری میشود
میرهی از بندِ دشمن، پایداری دیدنیست!
آسمانِ کشورت غرقِ قناری میشود
عاقبت عزمت چنان موجی به دریا میزند
حال و روزِ نخلهای تو بهاری میشود
میرسد پایانِ غمهای تو ای اقلیمِ درد!
فصلِ زیتون برلبانت خنده جاری میشود
********************************************
میشود محو از زمین بیداد، جانا غم مخور
ریشه کن میگردد استبداد، جانا غم مخور
از خدا بر غزه چون سوریه و خاک یمن
میرسد با لطف حق امداد، جانا غم مخور
با همان بغض شکسته، با صدای خستهات
بر سر دشمن بزن فریاد، جانا غم مخور
با تلاش و همت مردان حقجو، میشود
سرزمین مسلمین آزاد، جانا غم مخور
با همان دستان خالی و با اراده می شود
جای جای میهنت آباد، جانا غم مخور
پا به پایت بوده و هستیم روزی، میدهیم
دودمان دشمنان بر باد، جانا غم مخور
میشود روزی بلاد مسلین مثل بهشت
با ظهور مهدی(عج) از بنیاد جانا غم مخور
********************************************
اگر چه قلبتان لبریز درد است
نبرد بین نامردی و مرد است
یقین در این ستیز نابرابر
فلسطین قهرمان این نبرد است
حماسه درحماسه، کارزارت
بنازم بر تو و بر اقتدارت
تو اسرائیل را نابود کردی
جهانی شد، مدال افتخارت
جهان آمادهی فتح و قیام است
به اسرائیل خواب خوش حرام است
کلام رهبری را خوب بشنو
بزن در رو، دگر عمرش تمام است
غلامرضا غلامپور دهسرخی
از انقلاب سنگ در باران موشکها
آوارگی در رویش انبوه شهرکها
با خاطرات تلخ، هر شب زندگی کردن
صبرا، شتیلا دیدن و کشتار کودکها
یا کودکانی که بغل کردند شب تا صبح
غم را همیشه جای بازی با عروسکها
از بازی نامردها در صفحهی دشمن
موج خیانت دیدن از حُسنی مبارکها
دیوارهایی که جدا میکرد انسان را
از تخم شیطانها و نسل مارمولکها
حالا رسیده کار این ملت به جایی که
آتش به پا کرده است در قلب مترسکها
عزم و توکل داشتن یعنی که پیروز است
دستان خالی بر هیاهوی کلاهکها
طوفان الاقصی انتقام خون مظلوم است
آزادی قدس است پایانی به بختکها
وقتی گره خورده فرج با حذف اسرائیل
آمادهی جنگیم با ابلیس مسلکها
********************************************
نشانده خنجر جهل زمانه بوسه به حلقوم
جهان کور و کران است و عمق فاجعه معلوم
میان آتش و دود است شهر غزه و جمعی
به اشک فاتحه خوانند بر قداست موهوم
کسی که لقمهی ناپاک خورده است نشسته
به گریه در غم ظالم به جای مردم مظلوم
اسیر بازی ابلیسهای پوچ یهودند
که بستهاند به صورت نقاب چهرهی معصوم
به سمت قبلهی شیطان نماز بسته جهانی
چقدر فاجعه هستند این جماعت ماموم
میان ظلمت محضیم و حرف از آمدن نور
همیشه از طرف ایل مسخ ها شده محکوم
ولی به کوری چشم یهود آمدن او
به مرگ غاصب قدس و یزدیان شده مرقوم
و او به امر خدا می رسد به داد دل ما
همیشه رابطهای هست بین لازم و ملزوم
********************************************
از جهان وحش نا امید
صبح و ظهر و عصر و شب شهید
در میان قطع آب و برق
سیل بمب فسفر سفید
حال و روز غزه کربلاست
ثانیه به ثانیه عزاست
این همه جنایت بشر
سازمان نا ملل کجاست!؟
در نبرد بین خیر و شر
ناظرند جمع کور و کر
تف به حامیان پولکی
بر حقوق ظاهرا بشر!
شب دوباره پر ستاره شد
کودکی که تکه پاره شد
از کسی صدا نیامد و
باز وقت استخاره شد
غزه بار روی گُرده نیست
زنده باد آنکه مرده نیست!
هرکسی سکوت کرده است
جنس شیر پاک خورده نیست
بحث سرزمین مادری است
جنگ، جنگ نابرابری است
خیبر است و راه فتح آن
دست بچه های حیدری است
********************************************
فریادمان پیچیده در افلاک خواهد شد
از آه طوفان خیزد و کولاک خواهد شد
ما معتقد هستیم با دستی یداللهی
در گود دنیا پشت ظالم خاک خواهد شد
خورشید پس خواهد زد ابر تیره را آن روز
پایان این کابوس دهشتناک خواهد شد
در جنگ بین حق و باطل، خفت و خواری
سهم یهود غاصب هتاک خواهد شد
ما فاتحان خیبریم و یا علی گویان
با دست ما قدس از نجاست، پاک خواهد شد
********************************************
مرا به غزهی آواره در وطن بفرستید
به سوگواری گل های پاره تن بفرستید
جواب نسل کشی را نمی شود به زبان داد
رها کنید جهان را و خط شکن بفرستید
نشانه رفته به قلب حرام زاده ی صهیون
هزار موشک سجیل نقطه زن بفرستید
به فتح خیبر دیگر تمام حیدریون را
بسیج کرده به پیکار اهرمن بفرستید
و ای اهالی غرق سکوت اگر شرفی هست
برای مردم غزه فقط کفن بفرستید...
محمدجواد منوچهری